دیدگاه   
 
حکایتی شیرین و خواندنی در مورد نقش زن در زندگی یک جوانک 00:12 چهارشنبه 19 بهمن 1390
1
 وحیده طباخها
وحیده طباخها آره دیگه نتیجه اخلاقیش که کاملا واضحه!
به لطف زیرکی و درایت زن، مرد به پادشاهی رسید
اعتراض خلاقانه به جنگ 00:09 یکشنبه 16 بهمن 1390
0
 وحیده طباخها
وحیده طباخها یک کلام با استفاده از زبان هنر داره میگه که جنگ یعنی نابودی انسان ها
اینقدر وحشت کردن نداره که!
اعتراض خلاقانه به جنگ 00:04 یکشنبه 16 بهمن 1390
1
 وحیده طباخها
وحیده طباخها ممنون خیلی عالی بود
مراقب آنچه که میگویید باشید 14:55 چهارشنبه 12 بهمن 1390
0
 وحیده طباخها
وحیده طباخها محشر، محشر، محشر
خیلی خیلی ممنونم.
همفکری 14:51 چهارشنبه 12 بهمن 1390
0
 وحیده طباخها
وحیده طباخها در مورد تحصیل هم اگر کسی هست هزینه های تحصیل شما رو بده که به تحصیل هم فکر کنید
وگرنه خب اول کار
بعد که کمی پیش رفتید به طرف تحصیل هم برید
با نظر مهندس سعیدیان هم در مورد فکر نکردن به تحصیل مخالفم
در هر صورت ادامه تحصیل برای خود آدم مزایای زیادی داره
همفکری 14:48 چهارشنبه 12 بهمن 1390
2
 وحیده طباخها
وحیده طباخها سلام
یک . به نظر من کاری که نباید بکنید اینه که ایده ها تونو چون الان شرایط انجامش رو ندارید ، کنار بگذارید
ایده ها تونو داشته باشید در مورد کارهایی که میشه انجام داد
همین امروز یک دفترچه بردارید مخصوص این کار، دفتر ثبت ایده و چیزهایی که به ذهنتون میرسه یادداشت کنید در حد یک خط و اصلا هم توجه نکنید که اون آدم منفی ایه که گاهی زیادی تو وجود آدم حرف میزنه میگه که بدرد نخوره و اینا
شما فقط بنویسید

دو. زیاد فکر نکنید یه کاری رو شروع کنید به انجام دادن
نوشتید نمیدونید کدوم رو شروع کنید
خب همشو تجربه کنید! چیزی برای از دست دادن نیست
قراردادهای کوتاه مدت ببندید
خودتون رو مشغول یک کاری بکنید
شما خودتون بهتر از بقیه شرایط کاری اطراف خودتون رو میدونید یکی از اون ها رو شروع کنید
شرایط تغییر و بهتر شدن همیشه هست
و شما کاری رو که امروز انجام ندادید خب فردا میشه انجامش بدید


در نهایت اینکه امیدوار باشید، امیدوار باشید و امیدوار باشید

با آرزوی موفقیت


پیاده رو تندیس گونه 12:31 پنجشنبه 6 بهمن 1390
1
 وحیده طباخها
وحیده طباخها اون دایره وسطیه چی؟ واقعا از اونم عبور می کنند؟
جل الخالق ... مردم چه کارا که نمی کنند :)
پدر و کودک 12:26 پنجشنبه 6 بهمن 1390
0
 وحیده طباخها
وحیده طباخها منظورم پدر پنجمیه است.
بعضی از عکس ها خیلی زنده هستند انگار احساسات اون پدر مستقیما دارند با ما صحبت می کنند
هرچند که اون پدر حواسش به ما نیست
پدر و کودک 12:22 پنجشنبه 6 بهمن 1390
0
 وحیده طباخها
وحیده طباخها چهارمیه چه پدر بدیه! آخه جای بچه اونم نوع دخترش تو اینجور جاهاست!؟

ولی باز دلم برای پدر چهارمیه میسوزه، شاید مجبوره و نتونسته از بچه شم فاصله بگیره
وقتی که دیگر نبود 19:58 یکشنبه 2 بهمن 1390
0
 وحیده طباخها
وحیده طباخها ممنون خانم مهندس مولایی و آقای مهندس اکابری
خیلی لطف دارید و باز هم ممنونم

3 سال گذشته و انگار زمان با او بودن می مونه روی همون روز آخری که پیش ما بود
اون یه جای دیگه میره و ما هم چنان بی او ادامه می دهیم
و این زندگی است
من از خداوند ممنون هستم
وقتی دوباره او را در زندگی ام پیدا کردم
فهمیدم که دیگر نیست مانند قبل ، اما وجودش در من جاری است
من که هستم انگار او وجود داره
تجربه بسیار غریبی است
برای خیلی ها این فقدان _ یعنی معمولا اینطوره_ با خیلی مسائل دیگه ای غیر از رفتن و نبودن کسی که دوستش داشتی و دنیای تو بوده، پیش میاد
دنیا رنگش عوض میشه، انگار تو برای دنیا یکی دیگه میشی یا فکر میکنی شایدم این دنیا، تو رو با یک کس دیگه اشتباه گرفته
روحت بسیار درگیر میشه با یک تجربه معنوی که انسان رو به انتهای وجودش میرسونه
بعد سالها برگردی و به عقب نگاه کنی، حضور قدرتمند خدا برات آشکار میشه
معنای بودن ، انسان ها، لحظات خیلی خیلی پررنگ میشند
آروم تر میشی و سعی می کنی ظرف لحظاتت رو درست پر کنی، با کارهایی که انجام میدی
رفتار با دوست ، نزدیک، آشنا

معذرت میخوام که این همه نوشتم، اما اینجا رو صمیمی انگاشتم و فکر کردم این مساله ای که همه نوع بشر باهاش درگیر میشه بدون تعارف
رفتن عزیزی که دوستش داری
و همین طور به سفری که خودت باید بری فکر می کنی

خداوند همیشه با ماست، ما اون رو نمی بینیم

برای همه دوستان آرزوی سلامتی ، خوشبختی و سعادت می کنم.

____________________

پ.ن : خانم مهندس نوشته شما من رو برد به عمق
غرق بشم پای شماست ! ;)
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10