فرزانه حبیبی خیلی زیبا بود ولی نمای بیرون کمی دلگیر.............
ممنون.

فرزانه حبیبی ممنون. ولی این مطالب رو می دونستم .....
شمه دست درد نکنه....!
آقای ابراهیمی

فرزانه حبیبی خیلی زیبا و دیدنی بودند.ممنون.............

فرزانه حبیبی بین شادی و زندگی رابطه مستقیم وجود دارد یعنی کسی که در ظاهر و باطن شاد باشد
چهره ای گشاده دارد و این صفت او را در دل دیگران جای می دهد ،شادی تصمیم گیری را
بر انسان آسان می سازد و در نتیجه از زندگی کردن لذت می برد و وجودش برای خودش
و دیگران ارزشمند تلقی می شود .
برای شادی دانشمندان و صاحب نظران تعاریف گوناگونی را عنوان کرده اند ،یکی از این صاحب نظران ارسطو است که شادی را از سه دیدگاه تعریف می کند.

1.ازنظرمردم عادی :مردم عادی لذت را شادی می نامند.

2.از نظر افراد موفق :شادی یعنی عملکرد مطلوب و خوب .

3.از نظر خود دانشمندان : زندگی متفکرانه و رسیدن به اوج عرفان و آگاهی .

بیشتر قلاسفه شادی را مساوی با لذت های مادی ،برآورده شدن تمایلات و رضایت افراد و لذتی که فرای این رضایت به وجود می آید تعریف می کنند .

در یک تعریف کلی شادی را این گونه می توان عنوان کرد :

احساس خوشبختی و رضایت از زندگی ،استفاده بهینه از نعمات الهی و به جا آوردن شکر و سپاس از پروردگار متعال .

رابطه شادی با زندگی

ما در زندگی خود همواره با ملایمات و خوشی ها همراه هستیم ،با از دست دادن عزیزانمان یا موقع گرفتاری غمگین می شویم و باکسب موفقیت و پیروزی شادمان می شویم ودرواقع زندگی همانند پیانویی است که دارای کلیدهای سیاه و سفید می باشد ،کلیدهای سفید شاد و کلیدهای سیاه غمگین می نوازد ،پس شادی با زندگی رابطه مستقیم دارد ،انسان در مواقع شادی بهتر تصمیم می گیرد .

درمطالب فوق فاکتورهای مختلفی را با شادی و شاد زیستن سنجیده و تلاش کرده است شادی را در رابطه با همه عوامل مطابقت دهد .

یکی از عوامل هوش افراد می باشد هوش به دو نوع عمومی و استعدادهای خاص تقسیم می شود. بسیاری از صاحب نظران طی تحقیقاتی تاثیر محیط بر هوش را تا حد زیادی استباط کرده اند شناخت هوش در زندگی موثر بوده و می تواند زندگی را مناسب تر و دلچسب تر کند چنین زندگی شادی بخش بوده و می تواند در شادما نی و سرور انسانها موثر واقع شود .حافظه عامل دیگری است که با شادی در ارتباط است ؛ما با ثبت شادی در حافظه بلند مدت می توانیم در بیشتر مواقع آنها را به خاطر بیاوریم .تفکر نیز فاکتور مهمی است و نقش تعیین کننده ای دارد .

تخیل کار ذهن است و ذهن هم از بدو خلقت در وجود انسان بوده و امری ذاتی است ما می توانیم با تخیل از مناظر خوش که از زندگی قبلی در ذهن داریم روزهای خوشی را تداعی کنیم و شادی را مجسم کنیم .

خلاقیت یک تحول عمیق در فکر و اندیشه آدمی است که به کارگیری تمامی توانایی ذهنی را می طلبد.


باتوجه به گستردگی و ارتباط محسوس شادی با تمامی عناصر و خصوصیات آدمی و زندگی او به طبع ،دینداری نیز ارتباط تنگاتنگ دارد.

شادی یک احساس رضایت مندی خوشایند است که موجب سلامتی جسم و روح انسان می شود انسان بعد از عبادت و به جا آوردن فرایض دینی آرامشی به دست می آورد که حاضر نیست با هیچ نوع شادی لذت آور دنیوی و مادی عوض کند ،علی (ع) می فرماید :مومن شادیش در چهره نمایان و اندوهش در دل پنهان است .مشخص می شود که انسان از آشکار کردن شادی خود ابایی ندارد .

پیشوایان دینی نیز احادیث زیادی در رابطه با شادی دارند ؛

پیامبر اکرم می فرماید :نشانه آدمیان بهشتی تبسمی همیشگی است و همیشه خنده بر لب دارد.امام جواد(ع) نیز می فرمایند : هر کس دل مومنی را شاد کند خداوند دل او را شاد می گرداند .

کورش هخامنش نیز هدف نخست خود را اعطای شادی و نشاط به تمام جهانیان می داند.

شادی در ادبیات فارسی نیز از گذشته تا کنون وجود داشته وهمه ما با آن سروکار داشته ایم .

پیدایش انسان در یک فرایند شادی آمیز و بسیار هیجانی صورت می گیرد که در اوج شادی و احساسات مثبت زن و مرد است .

خلقت انسان بر پایه شادمانی مناسب انجام می گیرد و شادمانی جز ذاتی اوست ؛انگیزه ما در زندگی بسیار مهم است و می تواند شاد زیستن را هموارتر کند.

با روابط صمیمی با خانوداه و دوستان می توانیم زندگی شادتری داشته باشیم هدف خود را مشخص کرده و امیدوارانه در مسیر زندگی قدم بر داریم...........

مهارتهای لازم برای شاد زیستن:

خود شناسی اولین قدم است شناخت خود به عنوان جزیی از نظام خلقت بسیار مهم و حیاتی می باشد خود شناسی مقدمه خداشناسی و راه رسیدن به درجات بالای معنوی است برای شاد زیستن شناسایی خود لازم است ومهمترین وظیفه ما شناسایی خود و کشف و سپس شکوفا کردن ان است شناخت

شادی و اصول مهم شاد زیستن :

شادی عبارت است از احساس خوشبختی پایدار در زندگی مشخصی ، مفید بودن برای جامعه و خود و تحقق آرزو و رفع نیاز عمومی ؛این یک تعریف جامع و عمومی از شادی است .

شادی لازم است پیوسته و دائمی باشد نه مقطعی و موقتی ؛ انسان آنقدر توانایی دارد که رسیدن به ایده آل ها نیز برای او غیر ممکن نباشد .اصولا شاد زیستن بیشتر به خصوصیات فردی انسان بر می گردد.قدردانی کردن ،اعتراف به ارزش های خود ،دوست داشتن و... عوامل شاد زیستن می باشند .ایمان به شادی داشته باشید زیرا اعتقاد و ایمان به وجود هر چیز مقدمه رسیدن به آن است ؛پشتکار داشته باشید تا به زندگی ایده التان برسید ،از شکست نهراسید .

شناخت خوشبختی و عوامل موثر بر آن

خوشبختی دیداری نیست و بایدآن را حس کرد ،آنچه شما را خوشبخت می کند آن نیست که چه هستید و یا چه دارید یا چه می کنید بلکه مهم آن است که در مورد اینها چگونه می اندیشید .

عوامل موثر در خوشبختی ،سطح انتظار ،تعادل منطقی در تفکر ،انعطاف پذیری ،کرامت نفس وزندگی را سخت نگرفتن و ...

باید باور کنیم خوشبختی دست یافتنی است و آنگاه بر اساس این باور مثبت در زندگی خود غور کنیم.

رابطه خانوداه و خوشبختی

خانواده نهادی مقدس است که بنای خوشبختی زن و مرد در آن شکل می گیرد ،خوشبختی زندگی مشترک به قبل از ازدواج و بعد از ازدواج تشکیل می شود و عواملی دارد ،همچنین عوامل زیادی در خوشبختی و دوام خانواده موثر هستند؛عمل به احکام الهی ،فکر مثبت ،منطقی بودن ،اعتماد به نفس و ...

عوامل موثر در گسستگی خانواده :بی برنامگی ،عمل نکردن به احکام االهی و ...

فرزند پروری مثبت و شادی

فرزندسالم و صالح با شخصیت شاد و زندگی شاد ما حاصل می شود به کودکان توجه کردن و آموزش آنها و توجه و تشویق به شادی در تربیت کودک و فرزند پروری مثبت مهم است .

همسرداری و شاد زیستن :

با همسر خود با شادی و خوشرویی زندگی کنیم زیرا خانواده شاد زندگی شاد را ایجاد می کند .زن در ایجاد شادی در خانواده نقش مهمی دارد . زن برای اینکه بخواهد شوهر خود را شاد کند باید ابتدا خودش شاد باشد ؛افکار شادی داشته باشد با شادی از شوهر خود استقبال کنید ؛شوهرتان را دست کم نگیرید و با یک لبخند خستگی را از تن او بزدایید یک مطالعه نشان داده است که سهم زن در خوشبخت کردن خانواده 60 درصد است .

نقش مرد در شادی زندگی :
از زنتان قدر دانی کنید ،با او مشاوره کنید در تصمیم گیری به کمک کنید . با تمجید و تعریف از او محبت خود را به زبان بیاورید.

زن و مرد در ایجاد شادی در زندگی مشترک باید مکمل یکدیگر باشند ،باید نوع دوست و فداکار باشند به نظرات همدیگر احترام گذاشته و فضای زندگی را شاد و دل پذیر بکنند.

تفریح و سرگرمی در شادی اثر مستقیم دارد.ورزش و تحرک جسمی نشاط و سلامتی همیشگی را در انسان بوجود می آورند و باعث می شوند انسانها هیچ گاه خسته نشوند و انرژی همیشه با آنها

باشد.

رنگ ها و شادی :

روانشناسان به این نتیجه رسیده اند که رنگ ها می توانند بیانگر احساسات و خلق و خوی انسان باشد .و علمی به نام روان شناسی رنگ نیز به وجود آمده است ،رنگ ها و تاثیر آن ها بر رفتار افراد بسیار مهم است و ناشی از تاثیرات دنیای صنعتی و ماشینی بر حالات روانی انسان امروزی است .


موسیقی و شاد زیستن :

موسیقی با دل و روح انسان بازی می کند ،هم در لحظات غم و هم در لحظات شادی بسیار موثر است نوحه و تعزیه لذتی برای انسان دارد که برابر است با لذت بردن از یک موسیقی شاد در یک محفل شاد موسیقی غذای روح است و نبودن آن دل پژمرده می شود .موسیقی در هیجان انگیزی موثر است .از موسیقی برای درمان اعصاب و کاهش استرس در بیماران استفاده می شود .

شعر و شاد زیستن

شعرکلامی است موزون که از احساس سرچشمه می گیردو شنونده شعر نیز بنا به درک و فهم خود شعر را تحلیل می کند .

وزن و آهنگ شعر بسیار مهم است و باعث غرق شدن انسان در فهم و درک شعر وشاد شدن است.



زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست، صحنه پیوسته به جاست خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد.......

فرزانه حبیبی خیلی زیبا بودند ...........تعظیم مرد ژاپنی جالب بود ...............ممنون

فرزانه حبیبی

همه ما بارها این شعر را شنیده ایم:

روزها فکر من این است و همه شب سخنم
که چرا غافل از احوال دل خویشتنم؟


از کجا آمده ام؟ آمدنم بهر چه بود؟
به کجا می روم آخر ننمایی وطنم

مانده ام سخت عجب کز چه سبب ساخت مرا
یا چه بوده است مراد وی از این ساختنم


جان که از عالم علویست یقین میدانم
رخت خود باز برآنم که همانجا فکنم


مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک
چند روزی قفسی ساخته ام از بدنم


ای خوش آن روز که پرواز کنم تا بر دوست
به هوای سر کویش پر و بالی بزنم


کیست در گوش که او میشنود آوازم
یاکدامیست سخن میکند اندر دهنم


کیست در دیده که از دیده برون می نگرد
یا چه جانست نگویی که منش پیرهنم


تا به تحقیق مرا منزل و ره ننمایی
یکدم آرام نگیرم نفسی دم نزنم


می وصلم بچشان تا در زندان ابد
از سر عربده مستانه بهم درشکنم


من به خود نامدم این جا که به خود باز روم
آن که آورد مرا باز برد در وطنم


تو مپندار که من شعر بخود می گویم
تا که هشیارم و بیدار یکی دم نزنم


شمس تبریز اگر روی بمن ننمایی
والله این قالب مردار بهم درشکنم


خیلی جذاب بود بسیار ممنون............................

فرزانه حبیبی لبخند! لبخند یک عطیه الهی است.

اگر تا کنون از آن استفاده کرده باشید، به خوبی می‌دانید که یک لبخند گرم، چه سلاح نیرمندی است. مردم زمانی می‌خندند که از چیزی خوششان بیاید، و یا احساس خوبی نسبت به چیزی داشته باشند. بنابراین می توانیم با یک لبخند کارهای بسیار زیادی را انجام دهیم و دیگران را به راحتی خوشحال کنیم. لبخند به همه احساس آرامش می‌دهد. زمانیکه فردی به شما لبخند می‌زند، کمتر اتفاق می افتد که شما هم در پاسخ به او لبخند نزنید. این امر، یک واکنش کاملاً ناخودآگاه است.

این روزها به نظر می رسد که انسان‌ها تمایل کمتری به لبخند زدن دارند.

مشکلات جوامع بشری آنقدر زیاد شده که به آنها اجازه لبخند زدن نمی‌دهد.
گاهی اوقات هم برخی افراد برای اینکه در نظر دیگران آسیب‌پذیر، و احساساتی جلوه نکنند، از لبخند زدن خودداری می‌کنند.

یکی از دلایلی که لبخند را اینقدر تاثیر گذار کرده این است که شما با انجام این کار خوبی و مهربانی را به طرف مقابل القاء می‌کنید. آیا زمانی را که فردی به شما لبخند زده به یاد می آورید؟ در آن موقع چه احساسی به شما دست داده بود؟ حداقل احساسی که در این زمان به خود من دست داده، چیزی نیست جز "خوبی."
لبخند باعث می‌شود که شما کمی آرامتر شوید، اعتماد به نفستان افزایش پیدا کند، جذاب تر جلوه کنید، و ...

زمانیکه فردی به شما لبخند می زند، احساس خوبی در مورد خودتان پیدا می‌کنید، بالطبع شما نیز در پاسخ باید جواب او را با یک لبخند بدهید. این امر سبب ارتقای احساسی هر دو نفر می شود.



پس….همیشه لبخند بزنید.

فرزانه حبیبی جالب بود .ممنون خانم رهنمای عزیز...................

فرزانه حبیبی ممنون از نظرات ارزشمند شما آقای موسوی نژاد
مطالب عنوان شده را به صورت خیلی خلاصه برای دوستان ارائه نمودم تا اثرات رنگ را بر زندگی بهتر و کامل تر احساس نمایند.................
با تشکر

فرزانه حبیبی جالب بود!