گزارش ها   
 

 نوروزانه ـ ۱۳

تو نیز مانند درختان و ستارگان، فرزندِ این جهانی و حق داری در آن زندگی کنی؛ و چه این نکته بر تو روشن باشد یا نباشد، جهان به راهِ خود می‌رود و در شکوفندگی‌ست. از این رو، در کارها و آرزوهایت، در آشفتگی‌های پُرهیاهوی زندگی، هر چه هست، با خداوند به هر صورتی که در آیینه‌ی تصور توست، و با دل و جان خودت، در آرامش و صفا باش. جهان با همه‌ی فریب‌ها و دروغ‌ها و رنج‌ها و رویاهای خاک‌شده‌اش، بازهم زیباست ...

تاریخ ارسال: آدینه 13 فروردین 1400

امروز سیزدهمین روز بهار است: دومین «سیزده به در»ی که زیر سایه‌ی سنگین همه‌گیریِ کووید و کرونا سپری می‌شود و به احتمال بسیار، بیش‌تر ما به جای بودن در دشت و کوه و چمنزار، در خانه هستیم. برای شما در این «سیزده به در» بی‌گشت‌وگذار و در دنباله‌ی ۱۲ «نوروزانه»ی پیشین، گلگشتی مجازی تدارک دیده‌ایم، همراه با نوشتاری انگیزشی با نام « در کشاکش دهر» ...
امیدواریم بپسندید.



با کلیک یا لمس تصویر زیر، ترانه‌ی «بوی بهار» با آوای زنده‌یاد استاد نادر گلچین و با سروده‌ای از زنده‌نام رحیم معینی کرمانشاهی و آهنگی ساخته‌ی مرحوم عماد رام، به مدت ۴ دقیقه و ۱۰ ثانیه برای شما گشوده خواهد شد

روی تصویر کلیک کنید



با کلیک یا لمس هر یک از تصویرهای بهاریِ زیر، نگارخانه‌ای دربردارنده‌ی چشم‌اندازهای دل‌انگیز از گوشه‌گوشه‌ی ایران عزیزمان برای شما گشوده خواهد شد، که امید داریم کم‌وبیش جای خالیِ گشت‌وگذارهای آیینی پیشین را در این سیزده‌به‌در کرونایی برای همراهان ارجمند و فرهیخته‌ی این وبگاه پر کند.

روی تصویر کلیک کنید


روی تصویر کلیک کنید


روی تصویر کلیک کنید


روی تصویر کلیک کنید


روی تصویر کلیک کنید


روی تصویر کلیک کنید


روی تصویر کلیک کنید


روی تصویر کلیک کنید


روی تصویر کلیک کنید

با کلیک بر روی هر یک از تصویرهای بالا، نگارخانه‌ای دربردارنده‌ی چشم‌اندازهای دل‌انگیز از جای‌جای ایران عزیزمان برای شما گشوده خواهد شد.

و سرانجام
پایان‌بخش نوروزانه‌های امسال ...

■ در کشاکـش دهـر
آرام از میان هیاهو و شتاب‌زدگی‌ها بگذر و به یاد آور که چه آرامشی در خاموشی نهفته است.
گردن منه؛ اما به همه‌کس تا می‌توانی، نیکو باش.
حقیقتی را که در دل داری، آهسته و روشن بگو و به گفتار دیگران گوش فراده؛ چه‌بسا مردمانِ کم‌هوش و نادان که سخنی درخور شنیدن دارند.
از غوغاگران و پرخاشگران بپرهیز؛ چه، این کسان جان را می‌آزارند.
اگر خویشتن را با دیگران می‌سنجی، مگذار غره یا آزرده شوی؛ از آن روی که همواره کسانی از تو کوچک‌تر یا بزرگ‌تر هستند و خواهند بود.
از کامیابی‌ها و برنامه‌های خودت شاد باش.
به کاری که پیشه کرده‌ای، هرچند کوچک و ناچیز، دل ببند. زیرا در فراز و نشیب زندگی، سرمایه‌ی راستینِ توست.
جهان پُر از فریب و غوغاست. بنابراین، در داد وستد به احتیاط رو؛ ولی مگذار این ملاحظه، دیدگانِ تو را بر نیکی‌ها بربندد.
بسیاری کسان برای رسیدن به آرمان‌ها در تلاش‌اند و زندگی همه‌جا سرشار از قهرمانی‌هاست.
خودت باش. از فرانمایی به مهر به‌ویژه بپرهیز؛ و عشق را هرگز به دیده‌ی سردباوری منگر و بر آن نیشخند مزن؛ چرا که، در این برهوتِ نابارور سرخوردگی‌ها و ناامیدی‌ها، محبت تنها نهال سرسبز و همیشه‌بهار است.
از پندی که گذر عمر می‌دهد، آزرده مشو و کارهای جوانی را با گشاده‌رویی و متانت فروبگذار.
جان و روانِ خویش را نیرو بخش، تا در شوربختی‌های ناگهانی، پناهگاه و نگهبانِ تو باشد.
زنهار که با پندارهای پوچ خویشتن را میازاری. بسیاری ترس‌ها، زاییده‌ی خستگی و تنهایی‌ست؛ بیش از انضباطی سالم در زندگی، سخت‌گیری را بر خود از اندازه بیرون مبر.
تو نیز مانند درختان و ستارگان، فرزندِ این جهانی و حق داری در آن زندگی کنی؛ و چه این نکته بر تو روشن باشد یا نباشد، جهان به راهِ خود می‌رود و در شکوفندگی‌ست. از این روی در کارها و آرزوهایت، در آشفتگی‌های پُرهیاهوی زندگی، هر چه هست، با خداوند به هر صورتی که در آیینه‌ی تصور توست، و با دل و جان خودت، در آرامش و صفا باش.
جهان با همه‌ی فریب‌ها و دروغ‌ها و رنج‌ها و رویاهای خاک‌شده‌اش، بازهم زیباست.
احتیاط کن. بکوش شادمان باشی.


ـ نگارنده: ناشناس
ـ برگرداننده : استاد عزت‌الله فولادوند
ـ به‌چاپ‌رسیده در یکی از شماره‌های فصل‌نامه‌ی «نگاه نو»


گزینش و گردآوری :
واحد تحریریه و تآمین محتوای وبگاه‌ iiiwe.com
با آرزوی سالی همراه با گشایش و نیکروزی برای ایران و همه‌ی ایرانیان