امروز بسیاری از معماران برجسته اصفهان بر این باورند که در دوره پهلوی اول بر اثر تغییرات به وجود آمده در ساختار سیاسی و گسترش ارتباط با غرب، اروپایی کردن آداب و رسوم، صنعتی شدن کشور، توسعه زیر بناهایی چون راهها، راه آهن و صنایع، تعقیب سیاستهای اصلاح طلبانه در امور اقتصادی، آموزشی و نظامی در دستور کار قرار گرفت و آنچه در این میان مهم است، الگو قرار گرفتن غرب در کلیه اصلاحاتی است که دولت، مجری آنها بود.
به گزارش ایمنا، یکی از این معماران و صاحبنظران برجسته ایرانی که در طول عید نوروز امسال از کشور آلمان به شهر گنبد های فیروزهای سفر کرده بود، حسین شایان، استاد دانشگاهی است که تحقیقات گسترده ای پیرامون معماری اصفهان در دورههای مختلف چون پهلوی اول و دوم انجام داده است؛ وی که گرد پیری تمام وجودش را فرا گرفته بود وچشمان ریزش از پشت عینک ذره بینیاش درشتتر به نظر میرسید، در گفت و گو با ایمنا نظرات جالبی دربارهی معماری دوران گذشته ارائه داد. از نوع نگاهش به بناهای تاریخی و بخشهای مختلف شهر میشد متوجه شد که تجربهی زیادی در معماری و ساخت بناهای تاریخی اصفهان دارد. تجربهای که به گفتهی خودش طی سالهای طولانی در دانشگاههای مختلف به دست آورد تا روزی بتواند آگاهی و سطح معلومات خود را به نسلهای بعدی منتقل کند و امروز که بعد از 30 سال دوری از وطن به شهر اصفهان، جایی که در آن به دنیا آمده بازگشته حرف های زیادی برای گفتن داشت. طبق مستندات به عمل آمده از دوران قاجار به بعد تغییرات زیادی در نوع معماری ایرانی بوجود آمد؛ به نحوی که از دوران پهلوی به بُعد معماری مدرن و کلاسیک غربی به جای معماری سنتی ایرانی احاطه شد و تغییرات زیادی در شهر سازی و طراحی شهری به وجود آمد.در این رابطه شما با توجه به آنکه تحقیقات گستردهای در این زمینه انجام دادهاید چه نظری دارید؟ به یاد دارم که در دوره پهلوی اول دولت نقشی فعال و مهم در اجرای طرح های مختلف ایفا میکرد و برای نخستین بار بود که از معماران بیگانه برای ساخت ادارات، وزارتخانهها و کارخانجات استفاده نمود و برنامه بازسازی با سرعت و وسعت زیادی اجرا شد که بر اثر آن بسیاری از طرح های سنتی در شهرهای بزرگی چون اصفهان از بین رفت و به شهرها عناصر جدیدی مانند خیابان برای تردد اتومبیل، مجموعههایی با عملکرد جدید همچون مجموعه ایستگاه راه آهن و ... اضافه شدند از طرف دیگر تخریب بافت قدیمی شهرها هم از همین دوران آغاز شد. پس یعنی در این زمان معماری جدید به طور رسمی و آشکار در تقابل زیر بنایی با معماری سنتی قرار گرفت؟ بله همین طور است.دولت ایران تعیین کننده سبک معماری بود و اغلب پروژه های معماری را دولت اجرا می کرد. به طوری که از سال 1310 ه.ش نخستین نشانههای مدرن شدن ساختار شهر با احداث خیابانهای بزرگ جهت آمد و شد اتومبیل شکل گرفت و انجمن آثار ملی با هدف حفظ، نگهداری و مرمت آثار تاریخی در این دوره تاسیس شد. شما در اظهارات خود به این موضوع اشاره کردید که در سال 1310 نخستین نشانههای مدرن شدن ساختار شهری ایجاد شد، حال این سوال در ذهن ایجاد می شود که معماری در سالهای 1300 تا 1320 به چه نحو بود و چه تغییرات دیگری در شهر ایجاد شد؟ در طول این سالها معماری ایران ادامه معماری سنتی بود که از دوره قاجار به پهلوی رسیده بود، همچنین نباید این موضوع را فراموش کرد که ادامه معماری نئو کلاسیک غربی که نقطه آغاز این شیوه نیز در دوران قاجار بود به وجود آمد و از سوی دیگر کاملاً به یاد دارم وقتی که در آن دوران تقلید از عناصر معماری ایران پس از اسلام و پیش از اسلام و سپس آغاز معماری مدرن در ایران به خصوص شهر گنبدهای فیروزه های ایجاد شد. در آن دوران چگونه معماری غرب و جریانهای رایج آن در قالبهای مختلف بر معماری ایران تاثیر گذاشتند؟ در قرن 19 و اوایل قرن 20 گرایش به معماری کلاسیک به خصوص نئوکلاسیک بسیار دیده میشد.این گرایش در معماری ایران دوره پهلوی اول مشهود بود به نحوی که در شهر اصفهان بناهایی همچون بانک تجارت به این شیوه ساخته شدند. حال با وجود آنکه معماری کلاسیک اروپا بر معماری سنتی ایران در آن دوران احاطه شده بود، از نظر شما مهم ترین ویژگی این گونه از معماری چه بود؟ از جمله ویژگیهای این معماری عبارت بودند از استفاده از عناصر معماری کلاسیک چون سنتوری و ستونها و سعی در رعایت تناسب های کلاسیک.نکته جالب آنکه در دوره پهلوی اول به دلیل گرایش شاه به هیتلر و اینکه وی تعیین کننده اصلی معماری در دوره خویش بود بکی از عوامل تاثیر گذار بر معماری ایرانی در آن دوران، معماری فاشیستی آلمانی بود که در ساخت بناهای اصفهان هم انعکاس یافت. حال برگردیم به ویژگیهای معماری بناهای دوره پهلوی اول که از جمله مهمترین ویژگیهای معماری ایران در اصهان، درونگرایی بوده است که کارشناسان برای آن دلایل مختلفی آوردهاند به طوری که عدهای معتقدند درونگرایی به صورت کالبدی غالباً به صورت حیاط مرکزی در وسط بنا تجلی یافته و حیاط مهمترین نقش را در شکلگیری و سازماندهی بقیه فضاها داشته و تامین کننده نور فضاها و ... بوده است، حال از نظر شما در معماری درونگرا چه ویژگی نهفتهای وجود دارد؟ از جمله نکات مهم اینکه در معماری درونگرا در منطقه گرم و خشک، بدنه بیرونی بنا اغلب فاقد روزن و پنجره بوده و تنها عنصر با شکوه معماری و گشودگی در بدنه خارجی بنا، ورودی ساختمانها بوده است.در دوره اواخر قاجار و پهلوی اول با ظهور عملکردهای جدید و گرایش به معماری غرب به خصوص در بناهای حکومتی، معماری از درونگرا تغییر یافت و به برونگرا تبدیل شد؛ بنابراین شاخصترین پدیدهی معماری در دوره پهلوی اول، برونگرایی بوده است.نکته مهم دیگر آنکه در این دوران پلکان داخلی بناها که قبل از دوره معاصر ارزش فضایی ومکانی کمتری نسبت به دیگر فضاهه داشت، بسیار شاخص شد . پس می توان ایتگونه گفت که در دوره پهلوی اول اصفهان به لحاظ ویژگی های خاص خود و به دلیل برخی سیاست ها اهمیت خویش را بازیافت و مجموعه بی نظیری از فضای معماری پهلوی اول در آن شکل گرفت به نحوی که معماری آن دوره تابع جریانات حاکم بر کل معماری ایران و تهران، مدرن بود با این تفاوت که به خاطر حضور پررنگ و قوی معماری و شهر سازی دوره صفوی و قرار گرفتن اصفهان در مرکز ایران، معماری دوره پهلوی اول در این شهر رنگ و بویی ایرانی تر از تهران و شهر هایی چون رشت و تبریز داشت.حال در آن دوره چه بناهای دیگری در شهر ساخته شدند؟ در آن دوره به خاطر مطرح شدن عملکرد ها و نیاز های جدید، بناهای زیادی در اصفهان ساخته شدند.از جمله بانکها، ادارات، کارخانهها و مدارس جدید و برخی از کاربری های جدید مانند عدلیه، پستخانه، مالیه و ...، به علت غنای مجموعه نقش جهان، در بناهای قدیمی دولتخانه صفوی جای گرفتند چنان که توحید خانه(محل فعلی دانشگاه هنر اصفهان) به زندان، رکیب خانه به اداره ثبت احوال و تالار تیموری به باشگاه افسران تبدیل شد.در آن دوره با مطرح شدن کاربری ها و عملکرد های جدید در کشور، انواع گوناگونی از معماری در اصفهان ظاهر شد.به طوری که از بناهای مهم ساخته شده در این دوره می توان به بناهای اداری چون بانک ها تجارت،ملی و ..، بناهای آموزشی، صنعتی، مسکونی و خدماتی اشاره کرد.نکته جالب آنکه مراکز اداری و بانک ها در بخش غربی میدان نقش جهان و در اطراف دولتخانه قدیمی استقرار یافتند، همچنین کارخانه های نساجی در کناره های محور زاینده رود و در بخش جنوبی چهار باغ، در محل باغات صفوی جای گرفتند.خیابان شمس آبادی تا خیابان شاپور به منطق مسکونی جدیدی تبدیل شدند . آیا خیابان کشیهای جدید در آن زمان تغییراتی را در بافت قدیمی و تاریخی شهر اصفهان نیز به وجود آورده بود؟ در آن دوره در شهر سازی به خاطر جریانهای حاکم بر کشور و تردد اتومبیلها، خیابان کشیهای صلیبی در اصفهان انجام شد( خیابان هاتف، خوش(طالقانی)، سپه، شاپور، نشاط و ..) که باعث قطع ارتباط بافتهای تاریخی و به هم پیوسته گردید و حاصل این قطع ارتباط، کمرنگ شدن نقش بازار و انتقال بخشی از عملکرد آن به بدنه خیابان های احداث شده از دوره صفویه تا پهلوی اول است.اتفاق دیگری که در دوره پهلوی اول در بافت تاریخی اصفهان افتاد، تخریب قلعه طبرک بود. پس با این وجود خسارات زیادی بر سر بناهای تاریخی شهرمان وارد شد؟ بله همین طور است.اگر چه چهره اصلی شهر از جهاتی مطلوب وزیبا شده بود ولی تخریب تعداد زیادی از بناهای دوره های مختلف زخم بزرگی بود که طی دوره های بعد به هیچ عنوان قابل جبران نبود.
|