دیدگاه   
 
میدان فردوسی در ایتالیا 21:21 دوشنبه 21 فروردین 1391
1
 حامد حقی
حامد حقی مهدی جان من میگم جدایی طلبی خوب نیست و شما باز می گی پرچم واحد و ما جدایی طلبی را نمی پرستیم!!!
من که عین لغت نامه دهخدا را برای شما نقل کرده ام. خودم نیز از اهل مراغه هستم. اما با این حال مواردی که شما گفتی را در بزرگان آذری سراغ ندارم و فقط این موارد همان است که قبلن هم گفتم. اگرچه خون من از مراغه است اما هیچوقت جز ایرانی بودن حرف دیگری نمی زنم زیرا واقعیت این است که من ایرانیم و ایران یک سرای واحد است و لر و فارس و آذری و ترکمن و بلوچ و کرد ندارد. همه پارسی هستیم و آریایی و "زبانی" که زمانی به ما تحمیل شده است بیانگر نژاد و اندیشه ی ما نیست.
حرفی ندارم اما از شما مهندس حمزه زاده آذر عزیز خواهش می کنم که مطالعه کنید و بر مبنای اندیشه و حقایق راه خودتان را انتخاب کنید. یاحق
ساخت و ساز و مقاوم سازی 21:09 دوشنبه 21 فروردین 1391
0
 حامد حقی
حامد حقی با سلام و درود ، از اظهار لطف تمامی دوستان و هم گروهی های عزیز سپاسگزارم. یاحق
تصاویری از صبحانه های اشتها برانگیز 15:58 یکشنبه 20 فروردین 1391
0
 حامد حقی
حامد حقی راستش خیلی گرسنه شدم.واقعن تاثیرخودشو گذاشت. در تایید دوستان این ها جای نهار هم هستن و صبحانه یه بخشیشه.سپاسگزارم.جالب و زیبا بود.
مدیر یعنی... 15:17 یکشنبه 20 فروردین 1391
2
 حامد حقی
حامد حقی درود مجدد. جوابی برای م افتخاری.
از این مدیران ما در سرزمینمان بسیار داشته ایم اما اکنون نادر و نایاب شده اند.
دکتر حسابی ما زمانی وزیر و مدیر و رئیس این سرزمین بوده است. مصدق زمانی نخست وزیر این کشور بوده است. حکمت زمانی وزیر فرهنگ و آموزش عالی بوده. دکتر خطیبی رئیس سابق جمعیت هلال احمر ایران که واقعن داستان زندگیش کولاک می کند. خیلی ها هستند که این مشی فکریشان بوده است و اکنون به نیکی از آنها یاد می شود. اگر نیاز است بازهم بگویم.

متاسفانه دیگر مدیرخوب بودن کمیاب است و از معجزات می توان نام برد. دیگه مدیری نیست که برای کارش تلاش کند نه برای مقام و منصبش. اگرچه باید گفت در عصر جدید من خود شاهد یکی از این مدیران بوده ام. دکتر احمد اسفندیاری رئیس سازمان بهزیستی کشور و معاون وزیر رفاه طی سال های 89 تا شهریور 90.شخصی که در کنار سربازش (من) می نشست وروی طرحی که داده بودند کار می کرد.شخصی که با تمامی کارمندانش رفیق بود و مددجو می توانست تا طبقه ی نهم بیاید و براحتی او را ملاقات کند.فردی که برخلاف قبلی ها و بعدی هایش تشریفات و مسیر عبور اختصاصی نداشت. فردی که من خودم شاهد بودم که حقوق خودش را برای مددجو میداد تا تامین اعتبار شود و مددجو لنگ نماند. شخصی که اجازه نداد رئیس و مدیرکل از پول بهزیستی نهار بخورند و همیشه با پول خودش برای نهار دوران خدمتش نون و پنیر و خیار و گوجه می خورد و به همین غذا عادت کرده بود و هیچ وقت حاضر نشد دکوراسیون و تجهیزات اتاق ریاست را تغییر دهند و با همان وسایل قدیمی و کهنه شبانه روز کار کرد اما حیف که قدرش را ندانستند.
مدیر یعنی... 19:25 شنبه 19 فروردین 1391
2
 حامد حقی
حامد حقی .....
میدان فردوسی در ایتالیا 18:47 شنبه 19 فروردین 1391
5
 حامد حقی
حامد حقی مهدی عزیز منطقه ی توران قدیم منطقه ی آذربایجان فعلی ما نیست و این اشتباه است که فردوسی که زادگاه زرتشت را آذربایجان می داند بیاید توران را با آذربایجان یکی کند و این مساله خطایی است که شاید من و شما برداشت کرده ایم. شاید هم تلاش سیاسی پانترکیست ها باشد که می خواهند آذربایجان را از ایران جدا کنند و در واقع ما نباید فرهنگمان را تقسیم کنیم و باید بدانیم که شما ترک نیستید و آذری هستید. ترکان عثمانی و غزنوی و سلجوقی و... به مردم ما خیانت کردند و متاسفانه پان ترک ها هم همان اندیشه ها را دارند. شما می دانید من نیز اصالت مراغه ای دارم اما خود را ترک نمی دانم و افتخارم این است که آذری هستم و فرهنگ و تمدنم بسیار بیشتر از ترکان عثمانی است. لطفا شاهنامه را کامل بخوانید... یاحق
استفاده از مصالح جدید به جای فولاد 21:45 آدینه 18 فروردین 1391
0
 حامد حقی
حامد حقی سپاسگزارم
میدان فردوسی در ایتالیا 10:14 یکشنبه 20 فروردین 1391
2
 حامد حقی
حامد حقی سجاد عزیزم سلام.
واقعن از متنت لذت بردم و فهمیدم که خدارا شکر ما هنوز هم عقب نیستیم و کسانی هستند که بخواهند برای فرهنگشان بجنگند. در خصوص جوک های توهین آمیز دقیقن حق باشماست و این فرهنگ های حسود غربی که نمی توانند این کشور متمدن را ببینند این بلا را سرما آوردن.

یه نکته ی تاریخی بگم. ایران از ابتدا به عنوان شاهنشاهی محسوب می شد و با کشورهایی مثل چین و ژاپن که امپراطوری بودن فرق داشت. امپراتوری یعنی یک حکومت واحد که در اون همه به یک زبان حرف می زنند و یک دین واحد دارند و یک آداب و رسوم و لباس واحد و امپراتوران همه و همه دین و آئین خودشان را به مردم زور می کردند اما شاهنشاهی مجموعه ای از اقوام و قبایل مختلف با دین ها و زبان های مختلفند که با یک هدف واحد تحت لوای یک حکومت واحد زندگی می کنند و وجه تمایز فرهنگ ایرانی با فرهنگ مصر و چین و تمدن های کهن بابلی و ... همین بوده است که یک شاهنشاهی عظیم بوده که هیچ اجباری در زبان و آئین و لباس و دین نداشته است.

حالا بریم سراغ مبحث اصلی که شما فرمودی. دقیقن همین غربی ها می خواهند این امت واحد را تجزیه کنند.کاری که شاید موفق هم بوده اند و همین جوک و طنز هم برای جنگ انداختن بین تهرانی و ترک و رشتی و لر و کرد و اصفهانی و مشهدیه که متاسفانه ما هم داریم تو این بازی خودمون را نابود میکنیم. الان من می خواهم ازدواج کنم تا میگم طرفم ترکه میگن ....... تا میگم طرفم رشتیه میگن ..... . با اینکه تمامی شهرها بد و خوب دارد و هیچ چیز مطلق نیست. آره سجاد جان ما خودمون افتادیم به جون خودمون و کسی هم نمی خاد به دادمون برسه.کاش مراجع عظام حداقل کاری می کردن و فتوایی میدادن که این توهین های طنز امیز حرام میشد و حداقل مسلمان های معتقد اصلاح می شدند و ما بقی هم خودشون کم کم درست میشدن. قبل از انقلاب طرحی بود که مثلا ملانصرالدین و ... جایگزین این ها شود اما بعدن پیگیری نشد. یه مدت هم یه برره ایه با سریال خوب مهران مدیری اومد و زیاد دووم نیاورد.اما کاش میشد یه کاری کرد.من خودم این جوک ها را برای کسی نمی فرستم.
ببخشید تو این روزنوشت خیلی حرف زدم چون خیلی دردم اومد وقتی دیدم مهدی عزیز خودشو یک نژاد دیگر می داند. شرمنده طولانی حرف زدم.یاحق
میدان فردوسی در ایتالیا 10:05 یکشنبه 20 فروردین 1391
2
 حامد حقی
حامد حقی مهدی جان سلام. این موردی را که می فرمایید بنده اطلاعی ندارم اما یقینن شما از نژاد ترک نیستید زیرا من از نژاد ترک نیستم و طبق شناسنامه هامون من و شما اهل یک شهریم.
اگر کسی ادعای بزرگی دارد باید مطالعه کند و اگر بزرگ ترکی به دهخدا مراجعه نکرده پس بزرگ نیست. جناب سلگی درست میگن و ما ها همه بازیچه ی کسانی هستیم که می خواهند این گربه ی بزرگ را تیکه تیکه کنند و هرکدامش را جدا ببلعند. خوزستان را میگویند نژاد عرب و جنگ های قبیله ای راه می اندازند. کردستان را می خواهند از ایران جدا کنند و کردستان مستقل بسازند. آذری زبان های ما را ترک می دانند می خواهند جدا کنند. در سیستان و بلوچستان داستان های بسیاری ایجاد می کنند و در هر صورت می خواهند کشور را از این یک پارچگی در بیاورند.

بخدا اگر بزرگ ترکی شاهنامه را بخواند از این غفلت در می آید اگرچه من معتقدم که این فرد اصلن بزرگ نیست. پدر من یک ترک زبان مراغه ای استاد دانشگاه ادبیات فارسی هست و همیشه در این عرصه جلودار و حتا طبق اطلاعی که من دارم این مواردی که شما نوشته ای در پدرم وجود ندارد.

مهدی جان. من و شما و سجاد سلگی عزیز همه پارسی هستیم و این پارسی بودنمان است که به ما ارزش میدهد وگرنه هزاران کشور ریز و کوچک شوروی سابق وجود دارد که مستقل شده اند و هرکدامشان یک ساز می زنند و هیچ جا نیز شناخته شده نیستند. اتحاد اتحاد اتحاد چیزی است که ما باید به دنبال آن باشیم. فرهنگ ها یکی است و فقط رسوم و تشریفاتمان تفاوت هایی دارد. در لرستان و کرمانشاه و سیستان و مشهد و گیلان و تهران همه ی ما یک جور زندگی می کنیم ، یک جور نماز می خوانیم، یک جور ازدواج می کنیم ، یک جور جشن نوروز می گیریم و ... منتها شیرینی های مان فرق دارد. ساعت اذان شرعیمان کمی عقب و جلو دارد.جهیزیه دخترانمان و لباس محلیمان کمی متفاوت است.فقط همین. فقط تفاوت در تشریفات ظاهری.

بخدا همین آب و خاک است که می تواند من و شما را نجات دهد و اگر بخواهیم بگوییم ما جدای شما هستیم یعنی شیطان بزرگ امریکا و انگلیس و اسرائیل و عربستان و .... به خواست خودشان رسیده اند.در ضمن در خصوص تجزیه ی کشور اصلن عقیده ی شخصی وجود نداره و باید من و شما عقاید شخصی غلطمون را با بحث و گفتگو و مطالعه اصلاح کنیم وگرنه طبق خواست امریکا عمل کردیم.
میدان فردوسی در ایتالیا 18:59 شنبه 19 فروردین 1391
5
 حامد حقی
حامد حقی مهدی جان برای اطلاعات بیشتر این مطلب را می گذارم و واقعن متعجبم که چگونه شما توران را با آذربایجان یکی دانستی!!!!!!!!! این مطلب به نقل از لغتنامه دهخدا است و فکر نمی کنم در اعتبار آن شکی وجود داشته باشد. بنده نیز بدون تصرف به متن آن را نقل می کنم. ایرانیان با تورانیان جنگ های بسیاری داشته اند . مجدد تاکید می کنم طبق خیلی از منابع معتبر آذربایجان سرزمین زادگاه حضرت زرتشت است.یاحق



سرزمین توران : نام ترکستان است و بعضی از خراسان و آن از مشرق است . (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 367).ولایت ماوراءالنهر است . (فرهنگ جهانگیری ). ملک ماوراالنهر، منسوب به تور. (فرهنگ رشیدی ). نام ولایتی است بر آن طرف آب آموی ; یعنی ماوراءالنهر. (برهان ). چون این ملک را فریدون به تور، پسر بزرگ خود داده بود به توران موسوم شد. (برهان ) (از فرهنگ جهانگیری ). ملکی است معروف ، منسوب به تور که پسر فریدون بود. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). جمیع بلاد ماوراءالنهر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). کلمه توران ، نام سرزمین تورانیان است ، در پهلوی توران مرکب از «تور» + «آن » (پسوند نسبت و مکان ). سرزمین توران به ایران ویج یا مملکت خوارزم متصل بوده ، از طرف مشرق تا دریاچه آرال - که جغرافی نویسان قرون وسطی آن را دریاچه خوارزم نیز نامیده اند - امتداد داشته است . جنگهای ایرانیان و تورانیان بخش مهم داستانهای ملی ما را تشکیل میدهد. پادشاه توران ، افراسیاب (در اوستا فرنره سینه )، با پادشاهان پیشدادی و پس از آن با پادشاهان کیانی در زد وخورد بوده است . در اوستا از این جنگ یاد شده و غیرمستقیم حدود خاک توران تعیین شده است . بطلمیوس جغرافیانویس یونانی قرن دوم میلادی تور را ناحیه خوارزم دانسته . خوارزمی (نیمه دوم قرن چهارم هجری ) در مفاتیح العلوم ص 114 می نویسد: مرز توران معمولاً نزد ایرانیان ممالک مجاور جیحون است . در شاهنامه توران مملکت ترکان و چینیان است که بواسطه جیحون از ایران جدا می شود. در کتب ایرانی و عرب قرون وسطی تمایل مخصوص به اطلاق توران به سرزمین ماوراءالنهر مشاهده می شود. نزد خاورشناسان ، تورانیان طوایفی بودند در دشتهای روسیه و مستملکات آسیایی روس حالیه ، یا طوایف چادرنشینی که از دریای قفقاز تا رود سیحون (سیردریا) پراکنده بودند. از اوستا و کتب دینی پهلوی و داستانهای ملی و اقوال مورخان قدیم برمی آیدکه ایرانیان و تورانیان از یک نژاد بوده اند منتهی ایرانیان زودتر شهرنشین و متمدن شدند و تورانیان به همان وضع بیابان نوردی و چادرنشینی باقی ماندند. در کتب متاخر ناحیت ترک و خزر و چین و ماچین و تبت و شرقرا به تفاوت خاک تور و ممالک روم و روس و آلان و مغرب را خاک سرم (سلم ) دانسته اند.
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10