سیامک مطلبی
یعنی فقط جایی برای خوابیدن در اختیارت قرار میده !!!
مطلب جالبی بود
مرسی

سیامک مطلبی
والله چی بگم جناب صابر !!!!

من توی بلوچستان پسربچه هایی با سنین 14-15سال پشت فرمون دیدم که تو هیچ استان دیگه ای پدرو مادر بهشون سو ئیچ نمیدن

ولی خوب تو بزرگراه یه کلان شهر تا به حال این طور حرکتی ندیده بودم .

سیامک مطلبی
جناب مهندس آمالی این جملتون حق کپی رایت داره ها :))))))

سیامک مطلبی
با سلام خدمت تمام دوستان خوبم

مهندس احمدی درست میفرمایید

در عکس دوم و سوم کاملا پیداست که بیل از نوع چرخ زنجیری بوده و برای انتقالش روی آسفالت جاده از تریلی استفاده شده و به دلیل اینکه ارتفاع پل کوتاهتر از ارتفاع بار بوده و احتمالا راننده تریلی به این موضوع توجه نداشته این برخورد به وجود اومده
به نظر من با توجه به سرعت ماشین حامل و قوی بودن ضربه این برش در پل طبیعی است
واقعا چقدر در کشورهای غربی به کیفیت اجرا توجه میشه !!!

سیامک مطلبی جناب مهندس آذر
اکثریت قسمتهای کف تیر درپای ستون دور تا دور آرماتور با نایلون مشکی به جای بتن پوشیده شده بود
این سقف از بتن مسلح ساخته نشده اینجا ما با نایلون مسلح طرف هستیم

سیامک مطلبی
ظاهرا خانم مهندس طاهری پور متن من رو درست نخوندن مهندس ناظر پروژه نه مهندس عمران بود و نه آرشیتکت بلکه لیسانس ادبیات داشت
جناب مهندس آذر :
ای کاش من هم یه مقدار این روحیه شما رو داشتم ( جدی گفتم )
باور بفرمایید در طول این 4 سالی که مشغول به کار هستم هیچ وقت تا این قدر تو کارگاه عصبی نشده بودم

سیامک مطلبی خیلی خلاقانه بود
سپاسگذارم

سیامک مطلبی بسیار جذاب بودند جناب فیلا
سپاسگذارم

سیامک مطلبی خانم مهندس علیشاهی میشه ازتون خواهش کنم برای منم ایمیل کنید
siamak1_2006@yahoo.com

سیامک مطلبی با سلام خدمت تمام شما دوستان عزیز
صحبت های شما تقریبا همون چیزی بود که انتظارش رو داشتم
وقتی کارفرمای محترم به جای گرفتن ناظر عمران یا آرشیتکت یکی از کارمندهای خودشو رو به عنوان ناظر در قرارداد معرفی میکنه البته با مدرک کارشناسی ادبیات تا به قول خودش در هزینه های صرفه جویی بشه اتفاق افتادن چنین مسایلی چندان دور از ذهن نیست

اواخر آذر ماه بود که ناظر با من تماس میگیره و از من میخواد از پروژش بازدید کنم چون من برای همون کارفرما در یه پروژه دیگه کار میکنم وقتی من به این سقف برخورد کردم (سقف یه ساختمون نگهبانی ) بعد شوکه شدن اولیه و صحبت با ناظر که چرا زودتر من رو خبر نکردی تا کمکت کنم همین حرفهای شما رو بهش زدم و البته اینم بگم اونقدر که سر معمار و آرماتوربند داد وبیداد کردم حنجرم درد گرفت تنها کاری که تونستم بکنم عکس گرفتن از این شاهکار هنری و توصیه تخریب اون بود بگذریم از اینکه اکثریت دوستان مثل من در بخش خصوصی کار میکنن و میدونن که کارفرماها از این بدترها رو هم تحویل گرفتن (اکثرا به دلیل ضعف در اجرا و ندونستن کار و یا کم کردن بار مالی )
اگه قرار به تخریب کردن بود که وضعمون این نمیشد معمولا در سال چند تا ساختمون تو این مملکت ریزشی داریم جدای از مسئله تلفات جانی
این سقف در حال حاضر گچ کاری شده و چند روز دیگه تحویل موقت میشه


جناب احمد نژاد من آثاری از پرنده مرده ندیدم ولی از قوطی کنسرو تا جعبه پنیر آمل برای پر کردن درز و دالانها استفاده شده بود احتمالا سبک جدیدی از قالب بندی اختراع شده که جامعه مهندسین از اون بی خبرن

جناب مهندس فیلا اگر دست من بود حتما مجازاتی که در ذهن شماست رو روی اون معمار بی سواد عملی میکردم چون بد جوری باهاش شاخ به شاخ شدم


خانم مهندس امانی شما در یک کلمه عمق فاجعه رو بیان کردین


جناب مهندس اصل اون روزنوشتی که درخصوص تحویل موقت یک جاده داده بودین وطنز بود هیچ وقت یادم نمیره برای چند تا از همکارام تعریف کردم و همه خندیدن واقعا قالب طنز داشت ولی مصداق بارزی از واقعیت در مملکت ما بود که ارتباطات مشاور و کارفرما و پیمانکار رو بیان کرد


فقط دارم دلمو خوش میکنم چون نگهبانی هست و بار دیگه ای روش نمیاد شاید اتفاقی نیافته

هر وقت به این عکسها نگاه میکنم احساس بدی بهم دست میده با وجود اینکه خدا رو شکر تو این پروژه کاره ای نبودم ترجیح میدن بیشتر از این حرفی نزنم
با عرض پوزش چون احساس میکنم اوقات بعضی از دوستان تلخ شد