دیدگاه   
 
یک سوال 11:34 یکشنبه 15 آبان 1390
1
 مهدی حمزه زاده آذر
مهدی حمزه زاده آذر همکاران ارجمند از توضیحات جامع و مفیدتون ممنون اما بحث رطوبت یا عدم وجود رطوبت نیست بلکه مشکل اینجاست که ایشان از ملات پوکه سیمان ملاتی سفت و محکم نظیر ماسه سیمان انتظار دارند.آیا این امر بدون افزودن ماسه به ملات پوکه سیمان امکان پذیر است؟
البته مد نظر داشته باشیم که درصد اختلاط سیمان و پوکه میزان مشخصی است و به جهت مسائل مالی اختلاط بیش از حد آن با سیمان ممکن نیست
فقط با یه مداد ساده 22:31 شنبه 14 آبان 1390
3
 مهدی حمزه زاده آذر
مهدی حمزه زاده آذر فقط با یک مداد ساده در عین معلولیت آفرینش آثاری که شاید خیلی از ماها با بهترین مداد و دو دست نتوانیم...ممنون مهندس جان
پنج تا از عجیب ترین مرگهای دنیا 22:24 شنبه 14 آبان 1390
0
 مهدی حمزه زاده آذر
مهدی حمزه زاده آذر جناب علیزاده ممنون.موارد 4ام و 5ام جالب بودن
بهبود مقاومت چسبندگی بین فولاد و بتن 21:17 پنجشنبه 12 آبان 1390
3
 مهدی حمزه زاده آذر
مهدی حمزه زاده آذر با تشکر از شما
چرخ سبز 23:55 چهارشنبه 11 آبان 1390
1
 مهدی حمزه زاده آذر
مهدی حمزه زاده آذر همچینم کار شاقی نیستا یعنی خیلی وقت پیش همچین ایده ای مطرح بوده.خدایی کی حاضره رو این ترد میل دوندگی کنه تا برق تامین شه؟هرکی حاضره مخالف بزنه
هیچکس تنها نیست 23:51 چهارشنبه 11 آبان 1390
0
 مهدی حمزه زاده آذر
مهدی حمزه زاده آذر اصلا مهم نیس که این جملات منظورش چیه مهم اینه برداشت هر کسی از تک تک این جملات چی میتونه باشه.آدما متفاوت آفریده شدن پس برداشتها هم متفاوت خواهد بود...
ممنون جناب
زدی ضربتی ، ضربتی نوش کن 23:47 چهارشنبه 11 آبان 1390
2
 مهدی حمزه زاده آذر
مهدی حمزه زاده آذر یارو قایق موتوریه فکرشم نمی کرد این اتفاق بیافته:-)))))) آخرته خندس عکسش
شادترین و غمگین‌ترین خودروها 23:39 چهارشنبه 11 آبان 1390
0
 مهدی حمزه زاده آذر
مهدی حمزه زاده آذر آقا خیلی باحالی.من عشق کرایسلرم مخصوصا مدل کراسفایر آخرت ماشینه این هیولا.ضمنا فک کنم خودروهای ایرانی شخصیتی نداشته باشن بیشتر وصیله ای هستن که 4تا چرخ دارن و میتونن تعدادی از افراد رو حمل کنن همین....
یکم دور هم باشیم بخندیم 23:28 چهارشنبه 11 آبان 1390
1
 مهدی حمزه زاده آذر
مهدی حمزه زاده آذر یکی رو هم من اضافه می کنم:
همیشه شاگرد تنبلا میشستن عقب زرنگا جلو.اما ما تو دانشگا رویه رو بر عکسش کردیم میشستیم جلو واسه 2 دلیل:
1-رد گم کنی
2- زود زود بدون اجازه استاد کلاسو در میمالیدیم میرفتیم راهرو یا حیات واسه عشق و حال
شاگرد زرنگای بیچارم که ردیفای عقب میشستن متهم به تنبلی می شدن...:-))
اگر میتوانید این گربه را در تله بیاندازید 23:01 چهارشنبه 11 آبان 1390
3
 مهدی حمزه زاده آذر
مهدی حمزه زاده آذر سرگرمی جالبی بود جناب مهندس ولی بهتره بگم سرکاریه جالبی بود...:-)
111
112
113
114
115
116