دیدگاه   
 
عکاسی متفاوت از کودکان 16:57 چهارشنبه 11 خرداد 1390
10
 امیر یاشار فیلا
امیر یاشار فیلا با درود و سپاس
نگاهی هم به این وبگاه بندازید ؛ شاید به کارتان بیاید :

http://realkidsphotography.com
باید خون گریست 15:58 چهارشنبه 11 خرداد 1390
16
 امیر یاشار فیلا
امیر یاشار فیلا .

همه دیده پرآب و دل پر ز خون / نشسته به تیمار و گرم اندرون

رهاند خـرد مرد را از بلا / مبادا کسی در بلا مبتلا

حکیما، چو کس نیست، گفتن چه سود؟ / ازین پس بگو کافرینش چه بود


(فردوسی پاکزاد)
.
بویایی ام را بگیر اما لپ تاپم را نَه! 17:18 سه شنبه 10 خرداد 1390
15
 امیر یاشار فیلا
امیر یاشار فیلا
عنوان روزنوشت که تداعی‌کننده‌ی مشهورترین شعر عاشقانه‌ی پابلو نرودا، شاعر معاصر شیلیایی‌ست ("هوا را از من بگیر ، خنده ات را نه")، بسیار خلاقانه برگزیده شده است.
ممنون.
طبیعت استان ایلام 20:04 دوشنبه 9 خرداد 1390
12
 امیر یاشار فیلا
امیر یاشار فیلا
لازم شد یه بار اختصاصاً برای گشتن و نفس کشیدن توی این طبیعت کم‌نظیر بیاییم استان ایلام؛ و البته، جناب شاهمرادی، باید از شما دوست خوش‌ذوقمون هم برای تنظیم جزئیات برنامه‌ی سفر راهنمایی بگیریم.
روزگار به کامتون باشه دوست عزیز.
عجیبه به خدا 16:05 دوشنبه 9 خرداد 1390
15
 امیر یاشار فیلا
امیر یاشار فیلا شاید بشه این رو هم به ته لیست‌ بالا اضافه کرد :

توی سایت iiiwe از یه روزنوشت خوشم اومد، برای نویسنده‌ش نوشتم "مرسی" ، 12 نفر دیگه به "مرسیِ" من رأی موافق دادن !

ده نکته یاد گرفتنی از ژاپن 14:59 دوشنبه 9 خرداد 1390
10
 امیر یاشار فیلا
امیر یاشار فیلا
و این هم تازه‌ترین نمود این فرهنگِ غبطه‌برانگیز که بر پایه‌ی مسئولیت‌پذیری پی‌ریزی‌ شده :


http://filaa.iiiwe.com/leading_examples_engineering_ethics
خداوند کدام را میپذیرد؟ 19:45 یکشنبه 8 خرداد 1390
12
 امیر یاشار فیلا
امیر یاشار فیلا سپاسگزارم ؛ هم از شما به خاطر این که خواهید کوشید منبعی معتبرتر از سایت تبیان برای مطلب ارسالی‌تان بیابید، و هم از جناب آقای مهندس ناظمی که جان کلام بنده را در عبارت و جمله‌ای کوتاه فرمودند : " فارغ از این که نویسنده‌اش کیست " . تأکید من هم بر این که "هرگاه درستیِ منبع درج‌شده برای خودمان محرز و مسلم نشد، آن را حذف و نوشته را با عبارت «گوینده/ نویسنده : ناشناس» برای دیگر اعضا بفرستیم" ، دقیقاً به همین نکته اشاره دارد که توجه به خودِ مطلب و درک و دریافتِ جانمایه و معنای آن، به مراتب بیش‌‌تر از دانستنِ نام نویسنده و گوینده‌اش اهمیت دارد (به قول مشهور: منگر که گفت، بنگر چه گفت) ؛ اما در عین حال لازم است مقید باشیم که اگر اطلاعاتی درباره‌ی گوینده یا نویسنده‌ی مطلب می‌دهیم یا نامی را در پای نوشتاری ذکر می‌کنیم، از درستیِ آن مطمئن باشیم.
با سپاس دیگربار از همه‌ی دوستان و اعضای ارجمند.
خداوند کدام را میپذیرد؟ 20:47 شنبه 7 خرداد 1390
15
 امیر یاشار فیلا
امیر یاشار فیلا سرکارخانم دانشمند، با سپاس به خاطر این که ما را هم از این نوشته‌ی تأمل‌برانگیز و جالب بهره‌مند کردید، بد نیست در همین زمینه، موضوعی را که چندی‌ست به‌وفور در نقلِ گفتارها و نوشتارهایی از این دست مشاهده می‌شود، با شما و دیگر اعضای محترم این انجمن مجازی در میان بگذارم : مدتی‌ست هر گفتار یا نوشتار حکمت‌آمیز یا نغزی که در اینترنت منتشر می‌شود یا از طریق پیامک و ایمیل به دست‌مان می‌رسد، در پایان به شخصیت‌هایی همچون دکتر شریعتی، پروفسور حسابی، پروفسور رضا، آنتونی رابینز و... منسوب می‌شود؛ هرچند که در بیش‌تر موارد از قرائن کاملاً پیداست که این انتساب بی‌پایه است. در مورد نوشته‌ی بالا هم با توجه به سبک نگارش و زاویه‌ی نگاه نویسنده، با اطمینان بالای 90درصد می‌توان گفت که نویسنده‌‌ی آن دکتر شریعتی نبوده است؛ و اگر حتی از نخستین نقل‌کننده‌ی آن هم بپرسیم که این نوشته را از کدام کتاب یا رساله یا سخنرانی وی نقل کرده، پاسخی نخواهد داشت.
بنابراین، از حضور شما و دیگر دوستان خواهشمندم در راستای اهمیت دادن به صحت و دقتِ اطلاعات ارائه‌شده برای گروه مخاطبان، همان‌گونه که مدیران محترم سایت هم در ضوابط ارسال روزنوشت تأکید کرده‌اند، لطفاً در ذکر منبع و نشانی‌دهیِ مطالب ارسالی وسواس بیش‌تری به خرج دهید و هرگاه درستیِ منبع درج‌شده برای خودتان محرز و مسلم نشد، آن را حذف و نوشته را با عبارت «گوینده/ نویسنده : ناشناس» برای دیگر اعضا ارسال فرمایید.
با سپاس پیشاپیش.
مادرتان را دوست داشته باشید 11:21 شنبه 7 خرداد 1390
12
 امیر یاشار فیلا
امیر یاشار فیلا جناب آقای مهندس صابر، با سپاس به خاطر ابراز لطفتان، منظور من همان "سور عمومی" بود که از اصطلاحات ریاضی‌ست و دبیرستانی‌های نیمه‌ی نخستِ دهه‌ی هفتاد خورشیدی در درس "ریاضیات جدید" با آن آشنا می‌شدند؛ و اساساً ارتباطی به صورت یا صور ندارد. مفهوم واژگانی آن هم از این قرار است :

سور : ( اسم ) 1 - دیوار گرداگرد شهر، باره. جمع : اسوار، سیران . 2 - الفاظی که مقدار و چندی حکم را تعیین کنند، چنان‌که در «بعضی مردم کاتب‌اند.» یا «هر چه مردم بود، حیران بود.» الفاظ "بعضی" و "هرچه" را که مقدار حکم را تعیین می‌کنند، سور خوانند.
(برگرفته از وبگاه فرهنگ واژگان فارسی به فارسی : http://farsilookup.com)

"سور" به‌کاررفته در ریاضیات و نیز در یادداشت اینجانب، ناظر به معنای دومِ این واژه است.
پاینده باشید.
مادرتان را دوست داشته باشید 03:22 پنجشنبه 5 خرداد 1390
12
 امیر یاشار فیلا
امیر یاشار فیلا با سپاس از شما به خاطر یادآوری مستدل و مطلب جالب‌تان، توجه شما و دیگر دوستان را به این نکته‌ی ظریف جلب می‌کنم که آن "یک زنِ" یادشده در سطر سومِ برگردانِ فارسیِ این یادداشت، نه در "زمان تولد"، بلکه "در هنگام زایمان" (یا "فارغ شدن") متحمل آن میزان دردی که در متن آمده، می‌شود.
البته با توجه به ملموس و سرراست بودنِ مفهومِ مطرح‌شده، قطعاً همه‌ی مخاطبان و خوانندگانِ فارسی‌زبانِ این چند سطر، منظور نویسنده را آن گونه که مد نظر او بوده، درمی‌یابند؛ اما چه خوب است به هنگام سخن گفتن یا نقل گفتارها و نوشتارهای دیگران، با توجه بیش‌تر به نکات ظریفی از این دست، مهارتِ دقیق گفتن و درست نوشتن را بیش از پیش در ذهن خود نهادینه کنیم، تا به هنگام رویارویی با مفاهیمی اندکی پیچیده‌تر دچار سردرگمی یا کژفهمی نشویم.
همچنین، پیشوندِ a در زبان انگلیسی با دو کاربرد پیش از نامِ پس از خود می‌نشیند : تأکید بر ناشناخته (نکره) بودنِ آن نام، و تأکید بر عام و همگانی بودنِ آن (سور عمومی). بنابراین، در همان سطر سوم با توجه به فراگیر و همگانی بودنِ مفهوم، بهتر است به جای "زمان تولد، یک زن تا 57 واحد درد را تحمل می‌کند" بگوییم : هنگام زایمان، هر زن تا 57 واحد درد را تحمل می‌کند.

از این که سخن به درازا کشید، پوزش می‌خواهم.
پاینده باشید.
311
312
313