عنوان مقاله: شهر معاصر، از هندسه تا متن؛ بازخوانی منظر شهر در دو رمان «خروجی کارخانه» و «دکور سیمان»، از فرانسوا بن
نویسنده: زینب گلستانی درو انتشاریافته در: نشریهی «پژوهشهای منظر شهر»، شمارهی ۴، پاییز و زمستان ۱۳۹۴. چکیده : «با این که آنها (شهرها) تصاویر وسیعی در اختیار کتابها قرار میدهند، در برابر، این کتابها هستند که ارائهگر ژرفایی اسطورهای از فضاهای بشریاند.» (اولیویه رولن) شهر، بهعنوان اساسیترین جلوه تجلیات روح خلاق انسان، همواره در ارتباط با آفرینشهای بشری، از جمله صنعت و هنر، معنایافته و در نتیجه خوانشهای مختلف از نو زاده میشود. حضور شهرها در ادبیات، نه تنها فضاهای مورد نیاز عناصر روایی را تأمین میکند، بلکه با خلق خاطرهها در بطن فضاهای شهری، این فضاها را به اسطورههایی بیانگر روح حاکم بر جامعه بدل میکند. ادبیات که بسیار زودتر از سینما، هنرهای تجسمی، و سایر هنرها، شهر را به تصویر کشیده و خاطرات و کهن الگوهایی را در آن ایجاد کرده است، در دوران معاصر، و با افزایش فضاهای شهری، بیش از پیش به شهر و فضای بیرونی توجه میکند، تا آنجا که شخصیتهای داستان و روایت، هویّت خود را در متن شهر جستجو میکنند، شهری که خود بهعنوان شخصیت و قهرمان (یا ضد قهرمان) اصلی روایت مطرح میشود. در این بین نویسندگانی چون فرانسوا بن(François Bon)، با نزدیک شدن به فضاهای فراموششده شهری، چهرهای دیگر از شهر ارائه میدهند. بن با به صحنه آوردن فضاهایی طرد شده، چون زاغهها، تصویری نو از زندگی در فضای شهری معاصر ارائه میدهد، فضایی که گاه بهعنوان عاملی برای تخریب هویّت فرد و خاطرات او عمل میکند. مطالعه پیش رو، با هدف مطالعه این نوع خاطرهپردازیها در سطح منظر شهری، و با تکیه بر آراء متفکرانی چون رن وژل و میشل کولو در حوزه روابط فضایی و انعکاس منظر، بهمثابه فضای زیسته، در آثار هنری و به خصوص ادبیات، در صدد پاسخگویی به این پرسش است که تصاویر و خاطرات شهر معاصر چگونه در دو رمان فرانسوا بن، یعنی خروجی کارخانه و دکورسیمان، شکل گرفته و چه منظری از فضای شهری معاصر ارائه میدهند؟ پرسشی که درنهایت با ارائه تصاویر و خاطرات برآمده از فضاهایی گمشده در این رمانها، فضای شهری حاضر در آنها را چون نامکانی درمییابد. کلیدواژگان : شهر، متن، خاطره، منظر شهر، ادبیات، فرانسوا بن.
|