روزی روزگاری، چهارراه مرکزی پایتخت / تئاتر شهر ، کولسئوم نمایش تهران
شاید یادتان بیاید، شاید هم نه؛ اما مردم میآمدند و عصرهای پنجشنبه و جمعه، جمع میشدند توی کافه شهرداری، قرار و مدار خانوادگی میگذاشتند و برنامههای سیرک را تماشا میکردند. شهر که بزرگتر شد، کافه شهرداری بیشتر در دل شلوغی فرو رفت؛ اما آنقدر خوشمسیر بود که خارجیها فکر میکردند چه جایی بهتر از اینجا برای تأسیس یک هتل بزرگ ۴۰۰اتاقه؟ اما سرنوشت برای کافه شهرداری به گونهای دیگر رقم زده شد: سال ۱۳۴۶ که کلنگها را بر زمین زدند، بهجای هتل قرار شد در محل کافه شهرداری تئاتر اجرا شود؛ البته اسم و رسم و شکل و ظاهرش هم عوض شد. ساختمانش به یک استوانه میماند و هر تازهواردی در راهروهای دایرهوارش گم میشود. تئاتر شهر اکنون و در چهلوسهسالگی در حاشیهی یکی از مشهورترین چهارراههای تهران ایستاده است؛ بر زمینی سنگفرش و در کنار آبنماهای متعدد. خیلیها هرگز داخلش را ندیدهاند و نمیدانند حتا زیر این سنگفرشها، چند پله پایینتر، میشود پا به فضایی تاریک گذاشت که برای چند دقیقه تو را به متن زندگی ببرد؛ راهروهایی که محال است برای اولین بار پا درونشان بگذاری و مسحور نشوی. نامش «تئاتر شهر» است؛ خاطرهای با بیش از چهار دهه پیشینه برای اهالی صحنه و نمایش، که تجربهی سالها حضورشان را در پوسترهای خاطرهانگیزش قاب گرفته، تاریخ نمایش مدرن ایران را رقم زده است. ساختمانی با ترکیب فلز و خاک و طراحی شگفت و دایرهای، پر از کوچهپسکوچههایی که به اتاقهای گریم و نور و صدا میرسند و به گِرد و زیر بزرگترین تالار مجموعه میچرخند. بسیاری از تئاتر شهر تصویری ناشناخته و گنگ دارند؛ همانند رخدادهایی که در تاریکی صحنه رخ میدهد؛ اما برای اهالی تئاتر، اینجا قلب تپندهی هنر نمایش است؛ جایی برای گرم کردن تنور بازی و حرکت؛ رخدادی که از روز ۷ بهمنماه سال ۱۳۵۱ خورشیدی (درست چهلوسه سال پیش) آغاز شد و قرار است حالا حالاها ادامه داشته باشد. میگویند «تاریخ نمایش مدرن ایران» است جالب است بدانید که تئاتر شهر را در آغاز سازمان جشن هنر شیراز اداره میکرد. سپس ادارهی آن به رادیو و تلویزیون و پس از پیروزی انقلاب به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی واگذار شد. با گسترش تهران و مرکزیتِ این منطقه، ارزش کافه شهرداری بیشتر شد. در سال ۱۳۴۴ شهرداری تهران تصمیم به تخریب کافه شهرداری و تغییر کاربری آن گرفت و در همان زمان چند گروه آمریکایی، فرانسوی و ایتالیایی پیشنهاد ساخت یک هتل لوکس ۴۰۰اتاقه را در جای کافه شهرداری دادند. این درست زمانی بود که تئاتر ایران با حضور نسل تازهی هنرمندان، مانند آربی آوانسیان، عباس نعلبندیان، اکبر رادی، علی نصیریان، غلامحسین ساعدی، بهرام بیضایی، بیژن مفید، پرویز صیاد و هنرمندان کارگاه نمایش، دوران اوج خود را میپیمود و با به حاشیه رفتنِ سالنهایی چون تئاتر هنر، تئاتر سعدی و تئاتر تهران و کمبود ظرفیت تالار سنگلج و اختصاص تالار رودکی (وحدت) به اجرای موسیقی، نیاز به یک سالن نمایش در تهران بهشدت احساس میشد. با پیشنهاد وزارت فرهنگ و هنر و ادارهی هنرهای دراماتیک و تلاش گردانندگان کارگاه نمایش، مانند آربی آوانسیان، عباس نعلبندیان و آشور بانیپال، شهرداری با ساخت چند سالن ویژه با ظرفیت بالا و انواع سنهای اجرایی در محل کافه شهرداری موافقت کرد. مقدمات ساخت تئاتر شهر در سال ۱۳۴۶ در دوران شهرداریِ منوچهر پیروز آغاز شد. طراحی نقشه و نظارت بر ساخت آن را مهندس امیرعلی سردار افخمی و بیژن انصاری، از معماران مکتب نوین ایران و یکی از شاگردان هوشنگ سیحون، معمار پیشرو بر عهده گرفتند. سرانجام مجموعهی تئاتر شهر با افتتاح سالن اصلی در هشتم بهمن ۱۳۵۱ و با اجرای نمایش «باغ آلبالو»ی چخوف، به کارگردانی آربی آوانسیان کار خود را آغاز کرد. در آن زمان، نیکپی شهردار تهران بود. سردار افخمی ساختمان تئاتر شهر را با بهرهگیری از اشکال مدور و تاقنماهای دستی و سازههای معماری مدرن طراحی کرد. گرداگرد این ساختمان مدور ستونهایی قرینه به سبک ستونهای تختجمشید طراحی شده است، که حالتی خیمهگونه را در نگاه بیننده پدید میآورد. بالای ساختمان نیز گنبدی نیممدور طراحی شده است، که برج طغرل و معماری دورهی ایلخانی را به یاد میآورد. درون ساختمان نیز این قرینهسازیها ادامه یافته است. فضاهای درونی این سازه با پیچوخمهای حاصل از پیروی طرح از هندسهی غالب، حالت رمز و رازگونه به خود گرفته و گویی فرد را در هزارتوی خود اسیر و افسون کرده است؛ چنانکه ویژگی و خصیصهی هنر است. طراح، هوشمندانه امکاناتی را که بالطبع پلان دایره به همراه دارد، در راستای بهرهگیریِ بهینه از بیشینهی فضا در اختیار گرفته و در طراحی جزییات دکوراسیون داخلی و تزییناتِ بدنهها نیز نهایت کوشش خود را برای رسیدن به هماهنگی و تناسب به کار گرفته است. ستونهای باریک و بلند تئاتر شهر که شکل تزیینی آن جلب توجه میکند، به طنابهای دربرگیرندهی بالنی میماند که گویی سازه را به زمین دوخته است. این عناصر از سطح زمین آغاز میشوند و به زیر بیرونزدگیِ پشتبام میرسند. میان هر سه ستون، دو تاق که تیزهی آنها به وسط پیشآمدگیِ بام ختم میشود و تاقِ سومی که دو تاقِ زیرین را دربرمی گیرد و تیزهی آن به لبهی انتهاییِ پیشآمدگی میرسد، در تلطیف نمای ساختمان و القای سبکی حجم آن بسیار مؤثر است. بهکارگیریِ آجر در نما و ترکیب آن با کاشی فیروزهای و سبز و نیز بهکارگیری عناصر تزیینی آجری، ایجاد حسی آشنا با سازهی تئاتر شهر را دامن میزند. در ساختمان تئاتر شهر ترکیبی جالب از کاشی و آجر داریم: ترکیب کاشی به شکل انتزاعی و بهکارگیریِ آجر برجسته که در دورههای گوناگونِ تاریخی وجود داشته، در این مجموعه به کار رفته است. مهمترین ویژگی تئاتر شهر در پلان دایرهایشکل آن است. این پلان ترکیبی از معماری یونان و روم قدیم و همانند بناهای مربوط به نمایش مانند پانئوم و کلوسئوم است. این نوع پلان در دورهی قاجار وارد معماری ایران شد. زمانی که ناصرالدینشاه به فرنگ رفته بود و آنجا سالن تئاتر پاریس و لندن را دیده بود، دستور ساخت تکیهی دولت را داد که ما آن را بهعنوان نخستین سالن تئاتر کشور میشناسیم. پس از تخریب تکیهی دولت، علی سردار افخمی برای طراحی رسمیترین تئاتر کشور، آن هم به شکل مدرن و با بهکارگیریِ مصالح بتن و فلز، از پلان دایره استفاده کرد. تالار اصلی که مهمترین هدف سازندگان تئاتر شهر بود، در دو طبقه با ظرفیت نزدیک به ۵۷۹ نفر طراحی شده است. این تالار از کلیهی تجهیزات فنی، همچون صحنهی گردان الکتریکی به قطر ۵/۱۱ متر، آسانسور دکور، سامانهی آویزهای بالارونده برای دکور، دهانهی متحرکِ صحنه، پرده و امکانات سینمایی، سامانهی کامل نور و صدا و دستگاههای کنترلکننده برخوردار است و پردهی آن نیز بهصورت طولی بسته میشود. عمق صحنه ۱۵ متر، ارتفاع پردهی صحنه ۱۰ متر، پهنای صحنه از جلو ۱۹ متر، پهنای صحنه از دهانه ۱۶ متر؛ پهنای صحنه از وسط ۲۶ متر و طول دهانهی آن از ۱۲ تا ۱۴ متر تغییرپذیر است. در آیین افتتاحیهی این سالن، محمدرضا پهلوی و همسرش شرکت داشتند و فهیمه راستکار، داریوش فرهنگ، سوسن تسلیمی، مهدی هاشمی، پرویز پورحسینی، شکوه نجمآبادی، مهوش افشارپناه، فریده سپاهمنصور و چند تن دیگر «باغ آلبالو» را روی صحنه بازی کردند. چندی بعد، دو سالنِ چهارسو و تالار شمارهی ۲ نیز راهاندازی شدند. تالار چهارسو در طبقهی زیرین، پشت ساختمان اصلی با طراحی آوانسیان و با گنجایش ۱۲۰ تا ۳۵۰ تماشاگر، ویژهی آن دسته از نمایشهای ایرانی ساخته شد که نیاز به سن مدور داشتند. در سال ۱۳۵۹ با توجه به نیازی که به سالنهای تازه وجود داشت، یکی از انبارهای تئاتر شهر تغییر کاربری داده شد و به نام شهید حسن قشقایی نامگذاری شد. این تالار با شکلی سهگوش، نزدیک به ۲۵۰ نفر گنجایش داشت و برای اجراهای نمایش سنتی ـ ایرانی مناسب بود. با فعال شدن تالار سنگلج و به دلیل نامناسب بودن عمق صحنهی تالار قشقایی و وجود دو نقطهی کور برای تماشاگران، این تالار مدتی تعطیل شد؛ اما در سال ۱۳۸۱ با گنجایش ۱۵۰ نفر و عمق صحنهی مناسب بار دیگر راهاندازی شد. در گذر سالها، تالارهایی به مجموعهی تئاتر شهر افزوده شدهد که برخی از آنها همچنان هستند و از بعضی، تنها نامی به جا مانده است. مخاطبهای حرفهایِ تئاتر شهر شاید هنوز «خانهی خورشید» را فراموش نکرده باشند؛ تالاری که روزگاری موتورخانهی مجموعه بود و امروز یکی از محلهای تمرین گروههای تئاتری است. این تالار با آن فرم و فضایی که داشت، جایی بود برای تجربههای دانشجویی و تئاترهایی از جنس کارگاهی. چنین است «تالار نو» که اکنون جای استقرار گروههای فنی و صحنهی مجموعهی تئاتر شهر است. به تئاتر که میرویم، تنها نمایش را میبینیم و بازیگرها و عوامل را؛ اما نزدیک به ۱۴۰ نفر در گوشههای نادیدنی و دیدنیِ این مجموعه کار میکنند؛ آدمهایی که نامشان روی پوسترها و بروشورها نمیآید، اما تلاش آنها باعثِ روی صحنه رفتنِ نمایشها میشود، از مدیر مجموعه گرفته، تا راهنمایان تالارها، نیروهای خدمات و... همه و همه میکوشند تا تئاتر شهر آنگونه باشد که شما میپسندید؛ یعنی در شأن هنرمندان و هنردوستان. هماکنون مجموعهی تئاتر شهر پنج تالار دارد: تالارهای اصلی، چهارسو، سایه، قشقایی و کارگاه نمایش. سامانهی سرمایش و گرمایش، غرفههای کتابفروشی در کافهتریا، سامانهی مونیتورینگ اتاقهای فرمان و... از امکانات این مجموعه است. به اینها بیفزایید تالار نشستها و کتابخانه را ! در پی، تالارهای این مجموعه را کوتاه معرفی میکنیم: تالار اصلی نمایش «باغ آلبالو» چند بار در ایران اجرا شده باشد، خوب است؟ در کنار اجراهای رنگارنگی که از این نمایشنامهی چخوف انجام گرفته، خاطرهی اجرای آربی آوانسیان هیچگاه از یاد نمیرود؛ چون با اجرای او در بهمن سال ۱۳۵۱، تالار اصلی مجموعهی تئاتر شهر گشایش یافت و افتتاح شد. ۵۷۹ نفر میتوانند در یک اجرای این تالار، نمایش ببینند. صحنهاش ۱۶ متر عمق دارد و عرض صحنه هم ۱۲ تا ۱۴ متر است. این تالار جان میدهد برای اجراهای پُرطمطراق با دکورهای عظیم و بازیگرانِ پُرشمار! صحنه، دایرهی گردان دارد با آسانسور و ۱۹ میلهی بالابرنده. این تالار پرده هم دارد؛ چیزی که در تالارهای دیگر تئاتر شهر پیدا نمیشود! امکانات شنیداری و نوریِ این تالار نسبت به تالارهای دیگر بیشتر است و بهویژه خط نوری آن (معروف به ۲۰تایی) ظرفیت ۳۹ پروژکتور ۲ کیلوواتی را دارد. مجموع پروژکتورهای این تالار به ۵۵ دستگاه میرسد. به همهی اینها اضافه بیفزایید ۵ اتاق گریم و رختکن و کافهتریا و کتابفروشی را، که یک مجموعهی کامل را برای اهالی نمایش فراهم میآورد. تالار چهارسو این تالار که بهظاهر از دیگر تالارهای مجموعهی تئاتر شهر جدا افتاده، ورودیِ مستقلی از محوطهی تئاتر شهر دارد. برای رسیدن به در تالار، باید از راهروی مارپیچ محصوری بگذرید که همانند ورودیِ زیرزمین یک دژ است. پایین پلهها به تالار انتظار مشترک این تالار و تالار سایه میرسید، که در شکل تازهی این ورودی، مختصِ همین تالار خواهد شد. اگر زود برسید و خسته باشید، دستاندرکارانِ کافهتریای تالار، با قهوه و چای و کیک از شما پذیرایی خواهند کرد. عمر دستگاه قهوهساز این کافهتریا به اندازهی خود تئاتر شهر است و صدای آن پس از چندی، تبدیل به یکی از نوستالژیهای تئاتری شما خواهد شد! البته همانند این اتفاق در کافهتریای تالار اصلی هم میافتد. نامش «چهارسو» است. جایگاه تماشاگر در این تالار با چرخش صندلیها عوض میشود. پیش از این، اتاق فرمانِ این تالار در جایی بود که صحنهی آن با آیینه دیده میشد؛ اما در بازسازیِ اخیر مجموعه، این نقص برطرف شده و اکنون ارتباط اتاق فرمان با صحنه بهطور مستقیم برقرار میشود. صندلیهای تالار هم عوض شدهاند و از این پس هر تماشاچی صندلیِ جداگانه دارد. گنجایش تالار چهارسو ۱۲۲ تماشاچی است و عمق، عرض و ارتفاع آن نیز بهترتیب ۱۲، ۸/۵ و ۲۰/۴ متر است. این تالار در سال ۱۳۵۴ به مجموعهی تئاتر شهر افزوده شد. تالار سایه این تالار یکم بهمنماه ۱۳۷۷، همزمان با بیستمین سالگرد انقلاب و هفدهمین جشنوارهی بینالمللی تئاتر فجر آغاز به کار کرد. تالار «سایه» در آن سالها با کمترین امکانات و تجهیزات ساخته شد. بازسازی مجموعهی تئاتر شهر این تالار را هم بینصیب نگذاشته و حالا این تالار برای خانمها و آقایان اتاقهای گریم جداگانه دارد و اتاق نور و صدا و تصویر هم برای آن پیشبینی شده است. سامانهی صدای این تالار تازه کار گذاشته شده و دیوارها هم با ریزبینی آکوستیک شدهاند و امکاناتش به گونهای است که آن را میتوان بهعنوان استودیو هم به کار برد. تالار سایه با عمق ۱۰ متر، عرض ۸/۵ متر و ارتفاع ۲۰/۴ متر، در هر اجرا پذیرای ۱۰۳ تماشاگر است. تالار قشقایی یکی دیگر از ۵ تالار اصلی مجموعهی تئاتر شهر، تالار قشقایی است. این تالار نخست جای تمرین گروههای نمایشی بود و بعد به محل اجرای نمایش تبدیل شد؛ اما با گذشت زمان، دوباره بهعنوان جای تمرین به کار رفت تا سرانجام بهعنوان تالاری که معرف نمایشنامههای ایرانی است، تثبیت شد. این تالار تا به امروز در دورههای گوناگون، چهار معماریِ متفاوت را به خود دیده است. تالار قشقایی مانند تالارهای چهارسو و سایه، ورودیِ جداگانهای دارد که در ضلع جنوبی مجموعه واقع است؛ اما ساختوسازهای پیرامونِ تئاتر شهر که باعث فروریختن بخشی از دیوار این تالار شده است، این ورودی را مسدود کرده و البته در طرح تازه، ورودیِ این تالار و تالار سایه از ضلع جنوبیِ مجموعه پیشبینی شده است. تالار قشقایی نیز در دور آخر بازسازی تئاتر شهر، تجهیز شده و دیدنیترین بخش آن، مانند دیگر تالارها، صندلیهای تازهی آن است؛ هرچند به گفتهی مسئولان، بخش اعظم بازسازی زیربنایی بوده و ممکن است کمتر به چشم بیاید. اگر علاقهمند به دانستن آگاهیهای فنیتر دربارهی این تالار هستید، خوب است بدانید که گنجایش این تالار ۱۱۵ نفر و عمق، عرض و ارتفاع آن بهترتیب ۱۱، ۸/۵ و ۲۰/۴ متر است. تالار قشقایی از سال ۱۳۵۹ دیگر کاملاً بهعنوان محل اجرا به کار میرود. کارگاه نمایش سال ۱۳۸۳ یک تالار دیگر به مجموعهی تالارهای تئاتر شهر افزوده شد، که نام آن را «کارگاه نمایش» گذاشتند و جایی شد برای تجربههای خاص. کارگاه نمایش هم در جریان بازسازی اخیر تئاتر شهر مورد توجه قرار گرفت و تجهیز و نوسازی شد و حالا مکان مطلوبی است برای اجرای آثار کارگاهی و تجربی، به معنای حرفهایِ آن. جدیترین رویدادی که برای کارگاه نمایش در جریان بازسازی رخ داده است، ایجاد اتاق فرمانی در شأن یک تالار تئاتر است. گنجایش این تالار از ۴۲ تا ۹۹ نفر متغیر است. عمق، عرض و ارتفاع آن نیز بهترتیب ۸، ۸/۵ ۹۰/۳ متر است. کتابخانه و مرکز اسناد و مدارک تئاتر شهر تنها کتابخانهی تخصصی هنرهای نمایشی را در خود جا داده است. جذابیتِ این کتابخانه آنقدر زیاد است که دانشجوهای رشتههای مربوط به هنر نمایش از همان روزهای آغازینِ دانشجویی، آرزوی عضویت در این کتابخانه را دارند. در واقع میشود گفت که دانشجویان و پژوهشگرانِ حوزهی نمایش، سالهاست از این کتابخانه بهعنوان مرجع مطالعههایشان بهره میجویند. در این کتابخانه، افزون بر کتابهای حوزهی نمایش، کتابهایی در زمینههای ادبیات، روانشناسی، جامعهشناسی و معارف اسلامی نیز وجود دارد؛ اما مهمترین ویژگی این کتابخانه، گردآوری مجموعهای از متون نمایشیِ سالهای گذشته است که تقریباً همهی متنهایی را که در سالهای گذشته به جشنواره فرستاده شدهاند، دربرمیگیرد. در این کتابخانه، مدارک نمایشی همچون پوسترها و بروشورهای نمایشهای اجراشده نیز نگهداری میشود و تئاتر شهر در این زمینه از همکاری بنیاد ایرانشناسی هم بهره میگیرد. اسناد و مدارکِ این مجموعه، اکنون حروفچینی و صحافی شدهاند و در اختیار دوستداران قرار دارند. سالن نشستها روزی روزگاری در تئاتر شهر، تالاری بود به نام «شمارهی ۲» یا «تالار کوچک». این تالار را در بخش اداری مجموعه، یعنی در طبقهی دوم طراحی کرده بودند و شرایط اجرا در آن چندان مطلوب نبود. هرگاه نمایشی در این تالار اجرا میشد، یک نفر باید بیرون تالار مراقب میایستاد و به آنهایی که از راهرو میگذشتند، هشدار میداد که آرام سخن بگویند و آهسته گام بردارند تا برای نمایشِ درحالاجرا مشکل پیش نیاید. در روزهای آغازینِ راهاندازی، تئاتر شهر جایی بود برای برگزاری نشستها و سپس به محل تمرین گروههای نمایشی تبدیل شد. بعد بهعنوان محل اجرای آثار به کار گرفته شد و هماکنون پس از بازسازی به تالار اجتماعات تبدیل شده است. این مکان به سامانههای پیشرفتهی دیداری و شنیداری مجهز است و نشستهای رسانهای، پژوهشی و سخنرانی در آن برگزار میشود. برگرفته از : وبگاه هنرآنلاین ویرایش و آمادهسازی برای بازنشر در «من، تو و صنعت ساختمان»: امیریاشار فیلا |