www.iiiWe.com » پیام تسلیت گروه نرم افزاری سازه

 اخبار   
 

 پیام تسلیت گروه نرم افزاری سازه

خبر زلزله آذربایجان موجی از اندوه در دلهای همه مردم ایران ایجاد کرده است...

خبر زلزله آذربایجان موجی از اندوه در دلهای همه مردم ایران ایجاد کرده است.

گروه نرم افزاری سازه وقوع این رخداد غم انگیز را به بازماندگان و خانواده های عزیزان مصیبت دیده خصوصا به همه مردم صبور آذربایجان تسلیت عرض می نماید.
امیدواریم این عزیزان ما را در غم خود شریک بدانند.
چنانچه از دوستان یا همکاران عزیز محلی برای ارائه کمکهای مردمی و یا اهدا خون می شناسند تقاضامندیم در این وبسایت اعلام نمایید تا همه عزیزان بتوانند در حد امکان به یاری مصیبت دیدگان بشتابند.
  منبع : گروه نرم اقزاری سازه
  14:08   سه شنبه 24 مرداد 1391  
 نظرات    
 
بهروز شیربان 17:42 سه شنبه 24 مرداد 1391
2
 بهروز شیربان
غم آذربایجان، بغض ایران است
مائده علیشاهی 18:09 سه شنبه 24 مرداد 1391
1
 مائده علیشاهی
من هم به نوبه خودم تسلیت عرض میکنم.. :(
امیدوارم حال تمامی دوستان آذربایجانیمان خوب باشد....
علی شمس 22:05 سه شنبه 24 مرداد 1391
2
 علی شمس
انا لله و انا الیه راجعون.
من هم به نوبه خود تسلیت عرض میکنم.
حسن ابراهیمی 23:45 سه شنبه 24 مرداد 1391
3
 حسن  ابراهیمی
سلام زلزله
دیروز که آمدی من و لیلا و حمید روزه کله گنجشکی بودیم

فرصت افطار را هم ندادی
عجله ات برای چه بود ؟
همه سنگ ها و کلوخ هایی که پدر بنام سقف بر سرمان انباشته بود
پیکرهای کوچک مان را در هم پیچید و

ما رفتیم ولی روح کوچکم دید که خیلی ها آمدند
آنها که هیچ گاه در روستایمان ندیده بودمشان
لودر هم آوردند ، با کلی کمپوت شیرین و بسته های غذا
میدانی لودر همان ماشینی ست که در شهر ها برای ساخت خانه از آن استفاده می کنند
و در روستا ها برای برداشتن آوار از سر مردم

قرار است وام هم بدهند ، دستور داده اند خیلی خیلی خیلی سریع
همان وامی که پدر هرگز نتوانست ، برای گرفتن نصف آن نیز ضامن پیدا کند
تا خانه بهتری برایمان بسازد و مجبور نشود هی با گل و سنگ سقف را بپوشاند
وای پدر ، چقدر سنگین کرده بودی این آوار را

می دانی زلزله
با آمدن تو ، روستای ما را شناختند
می گویند کمک به زلزله زدگان ثواب دارد ، درست
ولی مگر کمک به روستاییان برای زندگی بهتر ثواب ندارد؟
چرا برخی آدم ها برای بیدار شدن و لرزیدن قلب شان
به شش ریشتر لرزه احتیاج دارند ؟

می دانی زلزله به چه فکر می کنم
به روستای بعدی ، ثواب بعدی ، لودر بعدی و درمانگاه بعدی
و به زنده های لودر و کمپوت ندیده
به پدرهایی که با تنگدستی ،
آوارهای بعدی را تکه ، تکه ، تکه بر سقف خراب خود می چینند
تا روزی مریم و لیلا و حمیدشان را از زیر آن بردارند

می دانی زلزله
ما که رفتیم ولی خدا کند روزی بنویسند

ز مثل زندگی

افسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسوس
.
.
.
.
.
.
.
دلم شکست اینو خوندم و اشکم سرازیر شد ببخشید منو
غلامرضا رزمگیر 00:03 چهارشنبه 25 مرداد 1391
3
 غلامرضا  رزمگیر
ضمن تسلیت به هموطنان امید است پس از فروکش کردن احساس غم واندوه با پس زدن مصلحت ها به وظیفه مهندسی خویش عمل کنیم.
چند برنامه پهنه بندی آسیب پذیری بافت های فرسوده را به مقامات مسئول ارائه داده ایم جز دستور ملاحظه ، بایگانی ویا ملاحظه مچاله سطل آشغال حاصلی دیگر نداشته است.
سایه ذاکری 00:33 چهارشنبه 25 مرداد 1391
3
 سایه ذاکری
دوستان عزیز میتونن از طریق این موسسه به هموطنان آذریِ زلزله زده کمک کنند.
موسسه خیریه پیام امید
بانک ملت، شعبه باغ فردوس
شماره کارت: 6104337770006052
حساب جام: 1691291272
شماره شبا: IR0120000000001691291272
شماره هماهنگی: 09121757692
لطفا پس از واریز وجه مبلغ کمک را به موسسه اطلاع دهید.
نیکنام شاکرمنتظر 00:44 چهارشنبه 25 مرداد 1391
1
 نیکنام شاکرمنتظر
غم از دست دادن عزیزانمان دل هر ایرانی را به درد می آورد امیدوارم با تلاش خود شاهد پایان اینچنین دردهایی باشیم من نیز به نوبه خود بعنوان یک ایرانی به تمام هموطنانم تسلیت عرض می نمایم.
امیر یاشار فیلا 13:57 چهارشنبه 25 مرداد 1391
1
 امیر یاشار فیلا

بیر اوچیدیم بو چیرپینان یئلینن
باغلاشیدیم داغ‌دان آشان سئلینن
آغلاشیدیم اوزاق‌دوشن ائلینن ...

:

ای‌کاش می‌شد همراه با این بادِ توفنده به پرواز درآیم
به آبشار فروریزنده از کوهساران بپیوندم و
سر بر شانه‌ی آن عزیزانِ دورمانده بگذارم و بگریم...

(از منظومه‌ی «حیدربابایه سلام»، سروده‌ی زنده‌یاد استاد محمدحسین شهریار)
محمد ذوالفقاری 23:44 چهارشنبه 25 مرداد 1391
0
 محمد ذوالفقاری
روح رفتگان شاد و حال بازمانگان خوب باشد . انشاا...
بهروز بیگلر 13:26 آدینه 27 مرداد 1391
1
 بهروز بیگلر
منم به نوبه خودم به تمامی آذری زبانان و غم دیدگان این فاجعه تسلیت میگم امید روزهایی که دیگر شاهد این چنین خرابی هایی در سراسر ایران عزیزمان نباشیم برادر ابراهیمی دست نوشته سنگینی بود دلم رو به لرزه در آورد با شدتی بیشتر از زلزله آذربایجان عزیز