www.iiiWe.com » تکنولوژی بنا در هر دوره‌ای تغییر می‌کند

 گزارش ها   
 

 تکنولوژی بنا در هر دوره‌ای تغییر می‌کند

تکنولوژی بنا در هر دوره‌ای تغییر می‌کند / ثریا بیرشک در گفت‌وگو با هنرآنلاین ثریا بیرشک مهندس معمار و مولف کتاب معماران ایران معتقد است معماری تبلور فرهنگ، هنر و تکنولوژی هر دوره ایست که بازتابش را به صورت تجسم بنا می‌بینیم...

تاریخ ارسال: یکشنبه 12 بهمن 1393
سرویس معماری هنرآنلاین: از زمانی که بشر دست از کندن خاک برداشت و به جای اینکه در زیر زمین لانه‌ای بسازد، یاد گرفت دیواری بچیند یا بنایی را بالا ببرد، تاکنون مواد مصالح متنوعی را برای ساختن خانه و بناهای مورد نیازش به کار گرفته است. ورود مصالح به روز به هر روی معماری بنا را دچار تغییرات زیادی می‌کند. با ثریا بیرشک مهندس معمار و مولف کتاب معماران ایران و کارشناس مسئول امور حفاظت و احیاء، مسئول برنامه‌ریزی و مستندسازی محور فرهنگی تاریخی شهر کاشان و تپه سیلک در این باره به گفت‌وگو نشستیم که در زیر می‌خوانید.



به نظر شما تغییر تکنولوژی چه تغییری در ساخت بنا‌ها ایجاد می‌کند؟
معماری و شهرسازی تبلور فرهنگ، هنر و تکنولوژی هر دوره‌ای است که بازتابش را به صورت تجسم بنا می‌بینیم. آنچه در گذشته و در معماری و شهرسازی گذشته ما وجود داشته همسو با شرایط روز آن زمان شکل گرفته است. می‌گویم شهرسازی چون معتقد هستم مثلا میدان شاه اصفهان در طراحی شهری زمان خود کاملا به روز و صحیح اجرا شده است. میدان نقش جهان اصفهان راه ارتباطی بین شهر قدیم و مسجد جامع را از طریق دروازه اشراف وصل می‌کرده است به شهر دوره صفویه و می‌رفته تا هزار جریب و قسمت‌های مرتفع. ساختمان‌هایی که ساخته شده است مثل مسجد جامع اصفهان، در حقیقت آتشکده بوده و در دوره‌های بعدی به آن اضافه شده است. الان دوره آل بویه، دوره سلجوقیه و دوره صفویه را می‌توان در آن همزمان دید. در هر دوره‌ای، کاری که روی بنا انجام شده است با متریال‌ها و سیستم تکنولوژی روز بوده است.
در هر دوره‌ای تکنولوژی بنا تغییر می‌کند. مثلا سه تا گنبد در دنیا وجود دارد که بزرگ‌ترین دهنه‌ها را دارند. یکی گنبد سلطانیه با ۱۶ متر دهنه و دیگری ایاصوفیه و سومی گنبد سانتاماریا است که این سه گنبد از لحاظ بزرگی در دنیا نظیر ندارند. این گنید‌ها با شرایط معماری روز ساخته شده‌اند، ولی من یک چیزی را بگویم که همیشه معمار تعیین کننده شکل بنا است و شکل بنا، معماری را به عنوان یک هنر ارائه می‌دهد. گنبد سلطانیه اولجایتو برای این ساخته شد که بعدا مقبره وی شود که نشد ولی این گنبد بعدا به عنوان یک اثر جهانی ثبت شد و امروز متعلق به همه دنیا است.
نظرتان در مورد متریال‌های مثل گل و خشت چیست؟
ما در ایران بناهای چندین طبقه با گل و خشت داریم، اما امروزه دیگر هیچ کس بنای چند طبقه را با گل و خشت نمی‌سازد. قطعا آهن و سیمان استفاده می‌کند. مثلا در مرمت بناهای تاریخی بنای کاه گلی، امروزه با چیزی به اسم سیم - گل بازسازی می‌شود. پس می‌بینیم در هر زمانه بر حسب آن چیزی که وارد زندگی می‌شود، کیفیت معماری را بالا می‌بریم. یک مثال جالب برایتان بزنم. در دهه ۶۰ متوجه شدند یک طرف گنبد سپه سالار یک و نیم متر نشست کرده است. مهندس سازه وقت، بسیار زیبا و قشنگ و تکنیکال رینگی فلزی را در دهانه گنبد گنجاند. البته این تکنولوژی خاصی داشت که آهن را باید تکه تکه بسازند و در ارتفاع ۱۶ متری بالا ببرند و داخل ساقه گنبد بگنجانند تا از تخریب بیشتر جلوگیری شود. به خاطر این اتفاقات الان اگر بخواهند گنبدی بسازند، حتما در ساقه گنبد و در پایه‌های آن آهن و بتن به کار می‌برند و روی آن گنبد و سازه را سوار می‌کنند.
با این حساب آیا می‌توان گفت تاریخ متریال‌های بومی به پایان رسیده است؟
امروزه هم ساختن بنایی با خشت و گل زیبایی‌های خاص خودش را دارد، اما وقتی در گذشته بنایی با خشت و گل ساخته می‌شده، دلایل خودش را داشته است. مثلا آن روزگار کارخانه آجر پزی نبوده است. آن‌ها از جایی که می‌خواسته‌اند بنا را بسازند خاک را بر می‌داشتند و در کنار آن قالب‌های خشتی می‌ساختند و یا سنگ می‌آوردند و همانجا می‌تراشیدند. در نتیجه بسیاری از بافت‌های تاریخی ما اگر دقت کنید، چند پله از کوچه پایین‌تر است چون خاک از زمین بنا برداشته شده است. یا مثلا در ساخت حصار شهر‌ها خشت و گل استفاده می‌شد.
وقتی حصار‌ها را می‌ساختند برای اینکه دیوار حفاظتی دور شهر در امنیت باشد، یک نهر آب پشت آن می‌انداختند و یا خندق‌هایی که بشود در مواقعی در آن آب انداخت. برای ساخت خندق‌ها خاک آنجا را بر می‌داشتند و خشت می‌کردند و حصار‌ها از خاک خندق‌ها ساخته می‌شد. اگر بخواهیم مسائل تکنولوژی را از دیدگاه‌های مختلف بررسی کنیم باید بگوییم امروزه با توجه به انواع متریال‌ها دیگر نمی‌توانیم برای هر تک بنایی شکلی را ترتیب بدهیم. الان انواع و اقسام آجر نسوز و محافظ آب و غیره به بازار آمده است.
آب انبار‌های گذشته از سنگ و ساروج ساخته می‌شد تا آب‌بندی شود، اما الان آجرهایی آمده است که در مقابل نفوذ آب مقاومت دارد. عمارت عالی قاپو اصفهان چند طبقه است و با چوب ساخته شده است. در دهه چهل مجبور شدند توی آن فلز به کار ببرند، چون بسیاری از چوب‌ها را موریانه خورده بود. همینطور در چهل ستون. الان در داخل ستون‌های چهل ستون فلز فرو کرده‌اند. خود این مرمت بی‌نظیر، حرفه‌ای و دشواری است و کار هر کسی نیست. مهندس معمار برای این مرمت جایزه آقا خان را نیز برد. بسیاری از بنا‌ها به جایی می‌رسند که باید مرمت شوند. اما مرمت باز از دیدگاه تکنولوژی روز اتفاق می‌افتد.
مهندس سازه باید انواع و اقسام تکنولوژی‌های روز را بشناسد و در اختیارش باشد. تازه مسئله برق و آب و تلفن هم این روز‌ها به بنا اضافه شده است که خودش مسائل دیگری به دنبال می‌آورد. رنزو پیانو معمار معروف ایتالیایی برای ساخت موزه تاریخ طبیعی روی زمینی بسیار وسیع تنها یک خط نرم به عنوان طراحی ترسیم کرد که نماینده یک تپه بود. اگر نمی‌دانستند که چه کسی این طرح را ترسیم کرده است، خنده‌شان می‌گرفت. می‌خواستند تمام حیوانات دنیا را به این مکان بیاورند و برای هر موجودی شرایط طبیعی- جغرافیایی خاص‌اش بسازند و آن وقت تنها یک خط منحنی کشیده بود. اما حالا ببینید چه تکنولوژی عظیمی در آن به کار رفته است. در حالی که از بیرون روی یک زمین بزرگ یک سری حباب شیشه‌ای در میان چمن است.
به نظر شما متریال‌های مختلف روح اثر را تغییر نمی‌دهد؟ تصور کنید امروز گنبد‌ها را به جای آجر با شیشه بسازند.
این معمار است که می‌تواند روح اثر را خلق کند. من برای شما مثال می‌زنم. جایی به اسم شهر سوخته است در مرز ایران و پاکستان که کمتر کسی به آنجا می‌رود. این شهر، با خشت و گل ساخته شده است، اما عظمت آن دست کمی از تخت جمشید ندارد. روحی در آن جریان دارد که این عظمت را به شما القا می‌کند. یا مثلا ارگ بم. البته الان از بین رفته و دیگر ارگ بم نیست. اما هنوز هم می‌توان آن روح را در آنجا حس کرد، آن عظمت را دید.
گنبدی که زیرش قرار می‌گیرید فضای روحانی ایجاد می‌کند. چیزی از بیرون نمی‌برید. همه چیز در‌‌ همان فضا ساخته می‌شود. بعد معنوی وجود شما است که همسو با فضا و مکان می‌شود. در زمان ساسانیان گنبد‌ها به صورت چهار تاقی بود و زیرش آتشکده قرار داشت و کنارش برکه‌ای در جریان بود. این چهار تاقی‌ها بعد‌ها شد هشتایی و سپس ۱۶ تایی و یک دایره گرد زده شد که نقطه اوجش بود. بعضی از از دهنه‌ها باز است و بعضی بسته. کاخ فیروز آباد فارس مربوط به اردشیر، دهنه باز دارد. به این خاطر که بتوانند شب‌ها سیارات را رصد کنند. برکه‌ای نیز در کنار آن وجود دارد و جایگاهی برای نشستن.
وقتی یک چنین فضایی ساخته می‌شود، احساسی را همسو می‌کند و یا در تدافع آن، حسی تولید می‌شود. این‌ها مربوط به معماری است که این فضا را ساخته است. هر کدام با متریال زمان خود. برای مثال وقتی موزه قصر بازسازی و مرمت شد ما جلساتی در آنجا می‌گذاشتیم که خیلی‌ها شرکت نمی‌کردند و سالن خالی بود. چون می‌گفتند اینجا یک زندان مخوف است و احساس خوبی به آدم نمی‌دهد. اما الان یواش یواش جا افتاده و خود فضا به خاطر مرمت خوبش و اشخاصی که می‌آیند و می‌روند، فضا را از آن زندان مخوف بودن در آورده است.

افسانه شفیعی
هنــرآنلاین