یحیی بهمنی راستی جناب ویراستار از آشنایی با شما نیز بسیار خوشبختم.
حدود یک ماه پیش، مدیرعاملمون تغییر کرد و بخاطر اهمیت بالایی که ایشون برای املا،انشا و آیین نگارش قائل بودند، یک تحقیق مفصلی در زمینه آیین نگارش فارسی انجام دادم که نتایج بسیار خوب و جالبی برای من در پی داشت و بسیاری از ابهاماتی که در شیوه‌ی صحیح نگارش برایم وجود داشت، برطرف گردید. نتیجه‌ی این تحقیقات رو در قالب یک جزوه درآوردم و حتی چندین کلاس آموزشی نیز از روی همین جزوه برای همکارانم برگزار کردم که مورد استقبال قرار گرفت. فکر می‌کنم در دنیای پیچیده و پر از سلیقه‌ی ادبیات فارسی که هر استادی یک نظریه برای خود دارد، دانستن و رعایت 10 درصد از قواعد همه‌پسندتر، منجر به صحت 80 درصدی نگارش خواهد شد؛ و در این جزوه، سعی بنده جمع‌آوری این نکات بود.

شاید به زودی این جزوه را به عنوان یک هدیه‌ی ناقابل و برای استفاده‌ی دوستان، درقالب یک روزنوشت ارسال نمایم.

یحیی بهمنی دوست عزیز؛ جناب افتخاری. خجالت دادین. وظیفه بود. حق با شماست دل کندن سخته!

سرکار خانم علیشاهی؛ علیکم السلام. خودم هم خوشحالم. والبته نگران از برگشت اعتیادم! :)) لذا سعی میکنم به روزنوشت‌های دیگه سر نزنم!!
ضمناً خانه‌دار شدن محال نیست! من خودم به لطف خداوند رزاق، در سال 85 با یک و نیم میلیون تومان صاحب خانه شدم! و به لطف خدا پایان امسال اقساطش به سر میرسه...

حال و احوال با دوستان قدیمی، اونم بعد از چند مدت بی خبری، یه لذت دیگه‌ای داره!

همگی شاد و سربلند باشید.

یحیی بهمنی آقا رضای گل، علیک سلام. اینو خوب اومدی! اما هر کس نارضایتیشو یه جور ابراز میکنه: یکی میگه وایسا دم در! یکی اعصاب مصاب نداره و ...! یک کلاهشو علم میکنه! یکی روزه‌ی سکوت میگیره! یکی هم دل پرش رو نشون بقیه میده!... و اکثراً هم ترجیح میدن بیرون گود بشینن و تماشاچی باشن! و حتی زحمت "لنگش کن" گفتن رو هم به خودشون ندن! در هرصورت از همکلامی با دوستان عزیزم خوشوقتم.

یحیی بهمنی اکابری جان؛ سلام! خدا خیلی دوستت داره که شاهد از غیب، بلافاصله در کامنت بعد از کامنت شما براتون فرستاد! (کامنت خودم رو میگم!) وقتی من کامنتم رو می‌نوشتم، هنوز کامنت شما در سایت درج نشده بود، وگرنه اگر می‌دونستم خوش و بش با دوستان، شاید عامل رکود سایت باشه، فقط پنج خط آخر کامنتم رو میفرستادم!

از دید من کامنت قبلی بنده، با کمی تخفیف شرایط ذکر شده در کامنت شما رو داره:
"...موضوعات حاشیه ای مثل چاق سلامتی فراتر از حد معمول و معقول و یا تعارفات بی ربط و خوش و بش های بیش از اندازه ..."

درهرصورت الان که فکر می‌کنم (احتمالا برخلاف نظر شما) می‌بینم برای من اکثر روزنوشت‌ها، بهانه‌ای بودن برای خوش و بش و احوال پرسی و طنز و بگو بخند با دوستان، نه پرداختن به موضوع روزنوشت!!
و هم‌صحبتی با دوستان برای من جذاب‌تر بوده از موضوعات مطرح شده!!
حالا اگر دیگر دوستان هم با نظر شما موافقن اعلام کنن تا اگر قسمت بود و دوباره خواستم بتایپم، سعی در تغییر روش داشته باشم...

خوش و خرم و دلشاد باشید... :)

یحیی بهمنی بسیار زیبا. ممنون.

یحیی بهمنی ممنون. جالب بودن.

یحیی بهمنی اَاَاَاَ........دهنم واموند!

یحیی بهمنی جالب بود. ممنون.

یحیی بهمنی جالبه. ولی اگر باعث ریزش بیشتر آوار روی زیر‌آواری‌ها بشه چی؟

یحیی بهمنی سلام و درود فراوان به همگی دوستان عزیزم؛ واقعاً دلم واسه همه‌تون تنگ شده بود.
وقتی جناب افتخاری عزیز و گرانقدر، برام رونوشتی از این روزنوشت فرستادند و با محبتشون از بنده دعوت به حضور مجدد در مباحث سایت نمودند، فکر میکردم بیشتر از یکساله که در این سایت شرکت نکردم! اما الان که یه نگاهی به پروفایلم انداختم، دیدم این 4 ماهه بیشتر از یکسال برام گذشته!
وقتی با حضور دوستانی همچون ناظمی عزیز، فضانورد مهربان و آینده‌نگر، و همچنین لطف عزیزانی همچون جناب بهنامی‌نیا و سرکار خانم علیشاهی مواجه شدم، نتونستم طاقت بیارم و از صبح امروز که ایمیل بدستم رسید، تصمیم گرفتم، ابراز ارادتی به همگی داشته باشم. واقعاً خوشحالم که باز جمع صمیمی دوستان خوب و باصفای سایت رو مشاهده می‌کنم...
دم همه‌تون گرم...
مهیاری جان، از شما هم که بهانه این جمع دوستانه شدین سپاسگزارم...امیدوارم دعواهای شادتون پررونق‌تر بشه! و بیشتر حالشونو ببری! :))

مجدداً از دوست بسیار باوفایم، جناب افتخاری که بواسطه‌ی این سایت، افتخار ملاقات و آشنایی نزدیک با ایشون را پیدا کردم، و اطلاع‌رسانی شیرینشان، و همچنین دوستان دیگری که به بنده محبت داشتند، شدیداً سپاسگزارم...

افتخاری‌جان، ناظمی عزیز، و دیگر دوستان با صفا، امیدوارم چونان همیشه، شاد و پیروز و سربلند باشید...

از سایت و موضوع اصلی این روزنوشت هم چیزی نمی‌گم که دلم خیلی پره!! امیدی هم به تغییرات ندارم... اگه دوست داشتید، لیست روزنوشت‌های ارسالی قبلی و بی تفاوتی مدیران محترم سایت رو براتون ارسال می‌کنم.
و از طرفی به تشخیص مدیران سایت که این سایت رو پر رونق و مخاطب میدونن و از وضعیتش راضی هستن، هم احترام میذارم...

البته احتمالاً طاقت نیارم و دوباره برگردم!!