جواد عزیزی اجیرلو تشکر

جواد عزیزی اجیرلو شعر از:کیوان شاهبداغی
زیبا بود

جواد عزیزی اجیرلو دوست عزیز اینکه شعر نیست
بیشتر به نثر شبیه است

جواد عزیزی اجیرلو شبیه تاسیسات هسته ای خودمان هست

جواد عزیزی اجیرلو هر دم از این باغ بری میرسد
آقای وزیر خسته نباشی
همین جوریش هم تعطیل است

جواد عزیزی اجیرلو درست میکنند که بگویند ما هم هستیم

جواد عزیزی اجیرلو اولا فکر کنم چند تا درخت قطع کردند
باور نداری با هم بریم بشماریم
ثانیا درخت برای بریده شدن است
ثالثا شما مهندسی هستید یا جنگلبان
خیلی هم دوست داری مثل محیط بان منطقه دنا میدن حکم اعدامت صادر بشه

جواد عزیزی اجیرلو هیچ کدام از اینها را مهندسین اجرا نکرده اند
مطمئن باشید
این کارها مربوط به کسانی است
که در کار مهندسی فقط دخالت میکنند
و هیچ از مهندسی نمی دانند

جواد عزیزی اجیرلو بیاد شعر ای وای مادرم شهریار افتادم و چند بیتی از آن را گذاشتم
دقیقا شرح حال مادر ها است
خدایا مادرهایمان را که زنده اند از ما مگیر
خدایا همه مادر های که از دنیا رفته اند ببخش و بیامرز

آهسته باز از بغل پله ها گذشت
در فکر آش و سبزی بیمار خویش بود
اما گرفته دور و برش هاله ئی سیاه
او مرده است و باز پرستار حال ماست
در زندگی ما همه جا وول میخورد
هر کنج خانه صحنه ئی از داستان اوست
در ختم خویش هم بسر کار خویش بود
بیچاره مادرم
هر روز میگذشت از این زیر پله ها
آهسته تا بهم نزند خواب ناز من
امروز هم گذشت
در باز و بسته شد
با پشت خم از این بغل کوچه میرود
چادر نماز فلفلی انداخته بسر
کفش چروک خورده و جوراب وصله دار
او فکر بچه هاست ...

جواد عزیزی اجیرلو حتما بچه هایشان کول و زنانشان را بغل میکردند